سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
ویژه برنامه دومین عصر خاطره الماس‌های درخشان؛

آزاده محمد سلطانی: از آب‌های خونین اروند تا اسارت در کربلای ۴

آزاده محمد سلطانی: از آب‌های خونین اروند تا اسارت در کربلای ۴
در دومین عصر خاطره «الماس‌های درخشان» محمد سلطانی، آزاده و رزمنده همدانی، روایت‌هایی تکان‌دهنده از حضور در عملیات کربلای ۴، اسارت و شهادت همرزمانش در دل اروند روایت کرد.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، دومین عصر خاطره «الماس‌های درخشان» به همت موسسه پیام آزادگان و با حضور جمعی از رزمندگان و آزادگان دوران دفاع مقدس، به مناسبت گرامیداشت حماسه‌های عملیات‌های کربلای ۴ و ۵ برگزار شد. در این مراسم، محمد سلطانی، آزاده و رزمنده همدانی از لشکر انصارالحسین(ع)، با بیان خاطراتی تکان‌دهنده از آن ایام، حاضران را به دل نبردهای سخت و روزهای پرافتخار دفاع مقدس برد.

وی در آغاز سخنان خود گفت: «در سال ۱۳۶۵، حدود شش ماه پیش از اجرای عملیات کربلای ۴، بیش از ۲۷ تا ۳۰ تیپ و لشکر برای این عملیات آماده‌سازی شدند. من به عنوان نیروی مخابرات در لشکر انصارالحسین(ع) همدان حضور داشتم اما با اصرار به دسته غواصی پیوستم. در تابستان همان سال آموزش‌های سخت پدافندی، آفندی و تسلیحاتی دیدیم و در پاییز وارد دوره‌های غواصی شدیم. طی ماه‌های آبان و آذر، شناسایی‌های گسترده‌ای انجام شد و نهایتاً در آذرماه از پادگان گتوند شوشتر عازم منطقه اروند کنار شدیم.»

او با اشاره به وضعیت شب عملیات افزود: «شب عملیات، گروهان‌های غواص خط‌شکن حرکت کردند. مرز بین ما و عراق حدود ۸۰۰ تا ۹۰۰ متر فاصله داشت. غواص‌ها در دسته‌های ۱۰ تا ۱۱ نفره حرکت می‌کردند و برای حفظ تعادل در جریان شدید آب، طناب‌هایی را به دست گرفته بودند. دشمن متوجه حضور ما شده بود، اما فرماندهان تصور نمی‌کردند که عملیات لو رفته باشد. حدود ۱۷ قایق پشت سر غواص‌ها بودیم. اختلاف نظر بین فرمانده گردان و فرمانده لشکر درباره زمان حمله پیش آمد، اما در نهایت دستور حرکت صادر شد.»

سلطانی با یادآوری لحظه‌های دشوار نبرد گفت: «ما سوار قایق‌ها شدیم و حرکت کردیم. قرار بود غواص‌ها خط را بشکنند و سپس ما پیشروی کنیم، اما هیچ خبری از غواص‌ها نرسید. وقتی پیشروی کردیم، دشمن کاملاً هوشیار بود. ۱۷ قایق حرکت کرده بودند، اما فقط قایق ما به ساحل رسید و باقی شهید شدند. مسیر مملو از مین و تله‌های انفجاری بود و ما چندین بار در گل گیر کردیم. از سمت راست لشکر ۲۵ کربلا و از سمت چپ لشکر المهدی مستقر بودند. ما گردان ۱۵۵ حضرت علی‌اصغر(ع) بودیم و پیشروی را ادامه دادیم.»

او ادامه داد: «به سیم‌خاردارهای دشمن رسیدیم و وارد کانال اول شدیم. اما فشار آتش دشمن بی‌رحمانه بود. عراقی‌ها با منورهای خوشه‌ای منطقه را روشن کرده بودند و تیربارهایشان بی‌وقفه شلیک می‌کردند. نماز صبح را خواندیم، اما همان لحظه یکی از فرماندهان گردان از ناحیه پا مجروح شد. برادرش تلاش کرد او را از منطقه خارج کند، اما وقتی عقب رفت، گلوله تک‌تیرانداز دشمن او را هدف قرار داد و به شهادت رسید.»

سلطانی با توصیف لحظه تلخ اسارت، روایت خود را این‌گونه ادامه داد: «تا حوالی ساعت ۱۱ صبح در محاصره بودیم. دشمن به‌شدت آتش می‌ریخت و دیگر حتی قصد اسیر گرفتن هم نداشت. تنها ۶ یا ۷ نفر از ما زنده ماندیم و در نهایت اسیر شدیم. در همان لحظه، یکی از رزمندگان شجاع، اکبر قاسمی، با صدای بلند شعار داد: "مرگ بر صدام، ضد اسلام." یکی از افسران عراقی اسلحه‌اش را به سمت او نشانه رفت، اما افسر دیگری مانع شد. بعدها، وقتی ما را به اردوگاه بردند، اکبر دوباره شروع به شعار دادن کرد و این‌بار، دشمن او را به شهادت رساند.»

این مراسم با حضور فرماندهان و رزمندگان دوران دفاع مقدس، از جمله سردار سیروس صابری (معاون فرمانده گردان عمار)، سردار محمد هادی (فرمانده گردان المهدی) و آزادگان سرافراز: علی یوسفی، قاسم زرین‌فر، احمد خنجری، فضل‌الله کیانی، مسعود ماهوتچی، حمیدرضا رضایی، حمید تاجدوزیان، سید هادی غنی، محمود شعبانی، مهرداد احمدی، محمد مجیدی، محمد سلطانی، محمد سلیمانی و محمدرضا کریم‌زاده برگزار شد.

انتهای پیام/

برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com

  • گیف اینستاگرامگیف تلگرامگیف آپارت  
۲۰ دی ۱۴۰۳
کد خبر : ۹,۹۵۴

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید