وقتی مهدی قاسمی شاندیز به جبهه رفت، قرار بود در امور اداری مشغول شود، اما مسیر سرنوشت او را به خط مقدم و سپس به اردوگاه اسرا کشاند. او در دیداری با مؤسسه پیام آزادگان از روزهای سخت اسارت، شهادت مظلومانه علیاصغر نشاستهچی و مقاومت آزادگان در برابر دشمن گفت.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان،
اعضای مؤسسه پیام آزادگان استان خراسان رضوی در ادامه دیدارهای خود با آزادگان سرافراز دفاع مقدس، این بار میهمان آزاده گرانقدر مهدی قاسمی شاندیز بودند.
7 سال اسارت، 7 سال ایستادگی
مهدی قاسمی شاندیز، از همان ابتدای جوانی، علاقه و عزم راسخی برای حضور در میدان نبرد داشت. در سال 1361، علیرغم دشواریها و مخالفتها، توانست به استخدام رسمی سپاه درآید، هرچند که در آن زمان یونیفرمی متناسب با سن و قامتش وجود نداشت! اما این مانع راهش نشد.
یک سال بعد، با پیگیری و اصرار شخصی خود، به جبهه اعزام شد. در مسیر، نامهای محرمانه به همراه داشت که هنگام مطالعه آن، متوجه شد قرار است او را برای امور اداری به کار بگیرند. اما او سرنوشت خود را جور دیگری رقم زد. بدون اینکه نامه را تحویل دهد، خود را به نیروهای گروه تخریب رساند و پس از مدتی فعالیت، با توانمندی و شجاعتی که از خود نشان داد، به معاونت گروهان تخریب منصوب شد.
در جریان عملیات خیبر، مهدی قاسمی به اسارت دشمن درآمد و به اردوگاه موصل 2 منتقل شد. در آن زمان، بعثیها برخی از اسیران کمسنوسال را به اردوگاه دیگری منتقل میکردند، اما او به گفته خودش، خوششانس بود که از این جداسازی در امان ماند و 7 سال اسارت را در کنار بزرگانی همچون سردار انجیدنی و پهلوان مقدم سپری کرد.
او از روحیه بالای اسرا و تأثیرگذاری آنها بر دشمن سخن گفت و به نقل از اعترافات بعثیها اظهار داشت: "در حقیقت، این ما نبودیم که ایرانیها را در اسارت نگه داشته بودیم، بلکه ما خود در اسارت آنها بودیم!"
بزرگمردی که برای اسرا پدری کرد
مهدی قاسمی شاندیز در حالی که خاطرات دوران اسارت را مرور میکرد، بیش از هر چیز از شهید علیاصغر نشاستهچی یاد کرد؛ فردی که در اردوگاه اسرا، با وجود سن بالا و شرایط سخت، تمام توان خود را وقف خدمت به دیگر اسرا کرده بود. او که در آشپزخانه اردوگاه فعالیت میکرد، بیوقفه برای صدها اسیر غذا تهیه میکرد، بیآنکه انتظار یا توقعی داشته باشد. سالهای سخت اردوگاه و تلاش شبانهروزی، جسم نحیف او را تاب نیاورد و سرانجام در غربتی مظلومانه، بر اثر بیماری و جراحات ناشی از اسارت، به دیدار معبود شتافت.
شهیدی که غریبانه رفت
شهید علیاصغر نشاستهچی، متولد 26 شهریور 1317 در مشهد مقدس بود. او در جریان عملیات خیبر، در 21 اسفند 1362 به اسارت دشمن درآمد و سالها در اردوگاه موصل، رنج اسارت را تحمل کرد. سرانجام در تاریخ 17 خرداد 1367، در اسارت متجاوزان عراقی به شهادت رسید تا نامش در فهرست شهدای غریب اسارت جاودانه شود.
انتهای پیام/
برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com