آزاده دفاع مقدس گفت: عراقیها با سلاح چهارلول منطقه را کاملاً پوشش داده بودند و مشخص بود عملیات لو رفته است. بیسیمچی ما در همان کمین اول شهید شد و ما از شرایط پشت سرمان بیخبر بودیم.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، در دومین عصر خاطره «الماسهای درخشان» که به همت موسسه پیام آزادگان برگزار شد، جمعی از آزادگان عملیاتهای کربلای ۴ و ۵ با روایت خاطرات خود، جلوههایی از ایثار و مقاومت رزمندگان دوران دفاع مقدس را به تصویر کشیدند.
آزاده فضلالله کیانی، از حاضران این مراسم، با بیان خاطراتی از حضورش در عملیات کربلای ۴ گفت: «در عملیات کربلای ۴ بودیم. حاج عباس نیلفرشان معاون گردان بود. نیروهای غواص موفق شده بودند به برخی اهداف برسند. ما سوار قایق شدیم و به جزیرهای که مأموریت داشتیم وارد شدیم. سنگرها تخلیه شده بود و فقط کمینها باقی مانده بودند. کمین اول را رد کردیم. برای اینکه در مسیر جاده قرار نگیریم، از یک میانبر وارد نیزارهای بلندی شدیم که حدود ۱۵ سانتیمتر آب داشت و حرکت را بسیار دشوار میکرد.»
او ادامه داد: «عراقیها با سلاح چهارلول منطقه را کاملاً پوشش داده بودند و مشخص بود عملیات لو رفته است. بیسیمچی ما در همان کمین اول شهید شد و ما از شرایط پشت سرمان بیخبر بودیم. منتظر رسیدن نیروهای گردانهای دیگر بودیم که همگی تیر خورده بودند و فقط سه نفر از ما باقی ماندیم. خودم هم تیر سطحی خورده بودم.»
کیانی با اشاره به لحظات سخت مجروحیت و محاصره گفت: «یکی از همرزمانمان که بهشدت مجروح شده بود، وقتی کولش کردیم تا عقب ببریم، با التماس گفت: "من را رها کنید، نمیتوانم ادامه دهم." منتظر ماندیم گردانهای بعدی برسند، اما خبری نشد. در آن منطقه پوشیده از نیزار، هیچ شانسی برای پنهان شدن نداشتیم. خودم را به سختی به ابتدای نیزارها رساندم که ناگهان فردی را دیدم که با آفتابهای در دست و در حالی که به زبان عربی آواز میخواند، نزدیک میشد. وقتی به من نزدیک شد، به سرعت برگشتم عقب. آن لحظه برای اولین بار از عمق جانم به امام زمان (عج) متوسل شدم تا بتوانم خبر وضعیت بچههای مجروح را به عقب برسانم.»
وی افزود: «در شب سوم محاصره، کاملاً خسته و بیرمق افتاده بودیم. سحرگاه همان شب، یکی از بچهها از شدت لرز میلرزید. فکر کردم از سرماست، بغلش کردم تا گرم شود، اما لحظاتی بعد آرام شد و متوجه شدم به شهادت رسیده است.»
فضلالله کیانی در پایان گفت: «تصمیم گرفتیم یا برگردیم یا بجنگیم، اما اسیر نشویم. هدفمان رسیدن به اروند و عبور از آن بود، اما دیگر دیر شده بود و در نهایت به اسارت دشمن درآمدیم.»
این مراسم با حضور جمعی از فرماندهان و رزمندگان دوران دفاع مقدس برگزار شد. از جمله سردار سیروس صابری (معاون فرمانده گردان عمار)، سردار محمد هادی (فرمانده گردان المهدی) و آزادگان سرافراز: علی یوسفی، قاسم زرینفر، احمد خنجری، فضلالله کیانی، مسعود ماهوتچی، حمیدرضا رضایی، حمید تاجدوزیان، سید هادی غنی، محمود شعبانی، مهرداد احمدی، محمد مجیدی، محمد سلطانی، محمد سلیمانی و محمدرضا کریمزاده حضور داشتند و لحظات ناب خاطرهگویی این عزیزان با روایتهای تأثیرگذار از دفاع مقدس همراه بود.
انتهای پیام/
برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com