سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!

سرهنگ یزدی‌پناه؛ فرمانده‌ای که در پنهانی‌ترین زندان‌ها ایستاد و بازگشت

سرهنگ یزدی‌پناه؛ فرمانده‌ای که در پنهانی‌ترین زندان‌ها ایستاد و بازگشت
در حاشیه پررنگ تاریخ دفاع مقدس، نام‌هایی جا مانده‌اند؛ مردانی که دیده نشدند اما ماندند. یکی از آن‌ها، سرهنگ یزدی‌پناه است؛ آزاده‌ای که بازگشتش، مرز میان فراموشی و فداکاری را از نو ترسیم می‌کند.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، گزارش نخستین دیدار سال جدید پیام آزادگان خراسان رضوی با آزادگان سرافراز، به سرگذشت یکی از گمنام‌ترین اسیران جنگ تحمیلی اختصاص یافت؛ مردی که سال‌ها در سکوت و بی‌نشانی، رنج اسارت را در سلول‌های مخفی رژیم بعث عراق تحمل کرد.

در نخستین گزارش دیدار با آزادگان در سال جدید، به سراغ یکی از روایت‌های کمتر شنیده‌شده از روزهای بازگشت رفتیم؛ سرگذشت آزاده‌ای که تا روز آزادی‌اش، هیچ نام و نشانی از او در دست نبود.

سرهنگ محمدرضا یزدی‌پناه، یکی از آزادگان گمنام دفاع مقدس، از جمله اسیرانی بود که رژیم بعث عراق، بدون اطلاع صلیب سرخ جهانی، در اردوگاه‌های مخفی نگهداری می‌کرد؛ آن‌چنان که تا زمان تبادل اسرا، اثری از نام او در هیچ فهرستی دیده نمی‌شد.

آقای یزدی‌پناه نه‌تنها در خفا اسیر بود، بلکه بخش قابل‌توجهی از دوران اسارت خود را در سلول‌های انفرادی گذراند؛ وضعیتی که در ادبیات دفاع مقدس از آن با عنوان «زندانی اسارت» یاد می‌شود. چنین شرایطی، تصویری تلخ و در عین حال شکوهمند از رنج‌هایی است که آزادگان این سرزمین در راه ایمان و میهن خود تحمل کردند.

در این دیدار، حسین اکبری، مستندساز برجسته و از جهادگران دوران دفاع مقدس نیز همراه ما بود؛ کسی که در ایام بازگشت آزادگان، با امکانات فنی و انسانی گروه جهاد سازندگی خراسان، راهی مرز شد تا صدای مردانی باشد که در سکوت اسارت، فریاد ایستادگی سردادند. آقای اکبری، جانباز و «سنگرساز بی‌سنگر» سال‌های جنگ، خود روایتگر بخشی از این تاریخ است و همراهی‌اش، ابعاد این دیدار را عمیق‌تر ساخت.

زنده شدن خاطرات یک مستند فراموش‌نشدنی

 ورود به منزل سرهنگ یزدی‌پناه، لحظه‌ای سرشار از احساس و خاطره بود. ایشان و همسر ایثارگرشان، با دیدن حسین اکبری پس از سال‌ها، به شدت تحت تأثیر قرار گرفتند. خاطرات مستند «از رهایی تا دیدار» که به بازگشت این آزاده سرافراز اختصاص داشت، در ذهن‌شان جان گرفت و فضای خانه، رنگ و بوی همان روزهای پر التهاب را یافت.

برخلاف تصور عمومی، ساخت مستندی از بازگشت یک آزاده، کاری ساده و معمولی نبود. دشواری‌ها، محدودیت‌ها و پیچیدگی‌هایی که آقای اکبری از آن سخن گفت، نشان می‌داد روایت آزادگان، خود جهاد دیگری است.

روایت‌هایی از سلول‌های پنهان تا آغوش وطن

در بخش پایانی این دیدار، سرهنگ یزدی‌پناه، از نخستین روزهای جنگ و نحوه اسارت خود سخن گفت. او که به همراه ۵۸ نفر از افسران و خلبانان ارتش به اسارت درآمده بود، خاطراتی تلخ از سال‌های اسارت در زندان‌های الرشید و ابوغریب عراق را بازگو کرد؛ از شکنجه‌هایی که حتی تصور آن‌ها نیز دشوار است.

او که دو سال از دوران اسارت را در زندان ابوغریب و هشت سال را در زندان الرشید سپری کرده، در مقایسه‌ای تامل‌برانگیز، شکنجه‌های آمریکایی‌ها در ابوغریب را در برابر رفتار مأموران بعث، «شوخی» توصیف کرد.
به‌دلیل عدم اطلاع از محل نگهداری او، سرهنگ یزدی‌پناه تا زمان تبادل اسرا در ردیف مفقودالاثرها به شمار می‌رفت و دو سال پس از پایان جنگ به آغوش میهن بازگشت.

کتاب «باچر»؛ روایتی مستند از زیست یک فرمانده

ماحصل این تجربه زیسته، در قالب کتابی با عنوان «باچر» توسط انتشارات ستارگان منتشر شده است. این کتاب، در ۲۲۳ صفحه، زندگینامه و خاطرات سرهنگ یزدی‌پناه را با زبانی داستانی و مستند روایت می‌کند. نویسنده با مهارتی قابل تحسین، ایستادگی، ایمان و عشق به میهن را در بستر حوادث اسارت به تصویر کشیده و از یکی از فرماندهان گمنام و مؤثر دفاع مقدس، چهره‌ای ماندگار ساخته است.

عنوان کتاب، «باچر»، برگرفته از مفهومی در دل زندگی این فرمانده است که در جریان مطالعه، معنای آن برای خواننده روشن می‌شود. این اثر، تنها یک خاطره‌نگاری نیست، بلکه سندی ارزشمند از تاریخ شفاهی دفاع مقدس و سفری به ژرفای باور، فداکاری و پیروزی معنوی انسان‌هایی است که در سخت‌ترین شرایط، قامت استقامت برافراشتند.

انتهای پیام/

برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com

  • گیف اینستاگرامگیف تلگرامگیف آپارت  
۲۴ فروردین ۱۴۰۴
کد خبر : ۱۰,۰۴۹

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید