در این گزارش به بررسی نامههایی پرداخته میشود که هرگز به مقصد نرسیدند، اما حاوی ارزشهای انسانی و فرهنگی عمیقی هستند که نگرانی آزادگان برای آینده و خانوادههایشان را نشان میدهند.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی اخیراً با برقراری ارتباط با جمعیت هلال احمر استان، به مجموعهای بینظیر از نامههای آزادگان و خانوادههای آنان دست یافته است. این نامهها، که هرگز به مقصد نرسیدهاند، تا به امروز در بایگانی هلال احمر باقی ماندهاند و اکنون گنجینهای ارزشمند از خاطرات آن دوران به شمار میآیند.
این نامههای به جا مانده از آن دوران، حاوی نکات و روایتهای ارزشمندی هستند که یاد و خاطرات تلخ و شیرین آن زمان را زنده میکنند. یکی از این نامهها، متعلق به آزاده سرافراز «محمدحسین کارشکی» است. در این نامه که در آخرین مکاتبهاش با برادرش نوشته شده، نکات جالب توجهی به چشم میخورد.
کارشکی یکی از آزادگان عزیزی است که در عملیات خیبر به اسارت دشمن بعثی درآمد و به مدت ۷ سال در اردوگاه موصل ۲ رنج اسارت را تحمل کرد. در مکاتباتش، جالب است که در حالی که خود اسیر بوده، به ارزشهایش توجه دارد و در نامهاش جویای حال امام (ره) میشود.
او به «پدر بزرگ» و «بابا علی» به ترتیب به عنوان نامهای محبتآمیز برای حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری اشاره میکند و در بخش دیگری از نامه، حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی را با نام «عمو هاشم» یاد میکند. این موارد نشان میدهد که آزادگان نه تنها نگران خانوادههای خود بودند، بلکه برای گمراه کردن دشمن نیز با واژههای مستعار از حال امام و بزرگان انقلاب جستجو میکردند
آقای کارشکی همچنین به نکته جالب دیگری اشاره کرد؛ او یک هفته پس از عقد ازدواجش عازم جبهه شد و به اسارت در آمد. در اولین مکاتباتش، سه نامه محرمانه به همسرش و والدینشان مینویسد و با توجه به شرایط اسارتش، همسرش را مخیر به ماندن یا رفتن میکند. بعدها او متوجه میشود که متن این نامهها نیز در مسجد و برای اهالی خوانده شده است.
انتهای پیام/
برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com