دومین نشست ویژه انتشارات پیام آزادگان در سی وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران 1403 روز پنجشنبه ساعت 15:30 در محل غرفه مجمع ناشران دفاع مقدس برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، دومین نشست ویژه انتشارات پیام آزادگان در سی وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران 1403 روز پنجشنبه ساعت 15:30 در محل غرفه مجمع ناشران دفاع مقدس برگزار شد.
این نشست با عنوان رونمایی از 20 اثر جدید انتشارات پیام آزادگان با حضور معاون پژوهش و نشر پیام آزادگان و نویسندگان آثار: کنارهای جنوب، جواهری در گونی، آهوی گمشده و حمله گرگها همراه بود.
آزاده حمید احمدینیا راوی کتاب «آهوی گمشده» اولین سخنران این نشست بود. وی ضمن تبریک ایام ولادت امام رضا علیه السلام و دهه کرامت گفت: من فعالیتهای فرهنگی و هنری را در سن ۱۴ و ۱۵ سالگی آغاز کردم. قبل از آن بسیجی بودم و به آن افتخار میکنم و امیدوارم تا پایان عمر این توفیق را داشته باشم که بسیجی بمانم.
وی در ادامه به حدیثی از امیرالمومنین حضرت علی(ع) اشاره کرد و گفت: گردش روزگار حوادثی برای انسان ها ایجاد میکند که این فشارها و سختیها، شکستها و پیروزیها جوهره وجودی هر انسان را مشخص میکند. شروع دوران نوجوانی و نونهالی من مصادف با پیروزی و اوج انقلاب در سال ۵۷ بود. آن تحول عظیمی که پیش آمد تمام جامعه را تحت تأثیر قرار داد و در پی آن نهاد کوچک خانواده هم دچار تغییراتی شد. این پارادوکس ها در زندگی من اتفاق افتاد و باعث شد راهی را انتخاب کنم که اکنون در آن قرار دارم.
احمدینیا در خصوص روند شکلگیری این اثر گفت: اولین مصاحبهها را با آقای مسعود دهنمکی شروع کردم که قسمت اعظم خاطرات جبهه و اسارت را در برمیگرفت. پس از آن گروهی از صدا وسیما به من مراجعه کردند و خاطراتی را ثبت و ضبط کردند. اما اینها آن چیزی نبود که من میخواستم.
وی افزود: سال ۹۷ تصمیم گرفتم تمامی نوشتهها و خاطرات را گردآوری کنم و با راهنماییهای خانم فرزانه قلعهقوند و کمکهای موسسه پیام آزادگان در همان سال کار را شروع کردم. جلسات مختلفی با خانم قلعه قوند و خانم عسکری داشتم که همگی در موسسه پیام آزادگان ضبط و برگزار شد. شیوع بیماری کرونا و اتفاقات آن زمان سرعت کار را کم کرد و در روند کار وقفه ایجاد کرد و نهایتا در سال ۱۴۰۲ توانستیم این کتاب به اتمام برسانیم.
راوی آهوی گمشده اظهار داشت: اولین انگیزه من برای شروع، تأکیدات مقام معظم رهبری بر ثبت خاطرات و حوادث دوران دفاع مقدس بود. در خانواده ایثارگران من عضو کوچکی هستم ولی وظیفه خود دانستم که این مسئولیت را بپذیرم و انجام دهم.
احمدینیا گفت: روز اول اسارت ما را به زندان استخبارات بغداد بردند که به حسن غول معروف بود.
انتخاب این اسم به دلیل نگهبان درشت هیکلی به نام حسن بود که از آنجا نگاهبانی میداد. تمام نگهبانان در این زندان
افراد قدرتمند و با سابقه در جنگ و رزم بودند. آن روزها هیچی برای ما مشخص
نبود. واقعا نمیدانستم اگر اسارتم قدری بیشتر طول میکشید دوام میآوردم
یا نه.
آزاده دفاع مقدس ادامه داد: توسل در اسارت ما را مقاوم کرد. شرایط عراق
به شکلی نبود که کسی بتواند دوام بیاورد. فردی گردنکش که هیکلش دو برابر
من بود هنگام شکنجه و تنبیه با آن جثهای که داشت کم آورد ولی من و دیگران
با توسل به خدا و ائمه دوام آوردیم. این موضوع تعجب عراقی ها را هم
برانگیخت. نگهبانان اردوگاه ما در «تکریت ۱۱» آرزوی اشک ریختن من را داشتند
ولی به لطف خدا صبوری کردم و اشکم در نیامد. نه من و بلکه بسیاری از اسرا جلوی
چشم عراقی ها گریه نمیکردیم ولی در آسایشگاه و به دور از عراقیها اینکار را میکردیم.
در ادامه این نشست زهره علی عسگری نویسنده کتاب آهوی گمشده اظهار داشت: از عجایب انقلاب اسلامی و معجرات آن وجود امامین انقلاب است. من اهل دفتر خاطرات بودم و همیشه مینوشتم. عشق، علاقه و تعهدی که به امامین انقلاب دارم انگیزه من را برای نوشتن بیشتر کرد.
عسکری ادامه داد: آهوی گمشده حاوی خاطرات جالبی است که امیدوارم مخاطب آن را بپسندد. آزاده ما از ابتدای اسارت مفقود بوده و خانواده وی هیچ اطلاعاتی از او نداشتند. پسر ۱۶ سالهای که اسیر بعثیها شده و ترس در جان عراقیها افتاده که یک پسر نوجوان با چه ایمان و اعتقادی تا خاک آنها نفوذ کرده است. آنها اردوگاهی را برای اسرای کم سن و سال ایجاد کردند، نه برای محافظت و حس انسان دوستانه بلکه برای آزار و اذیت و سواستفاده های تبلیغاتی که به دنبال آن بودند.
حسن نوری
نویسنده کتاب «کنارهای جنوب» و سومین سخنران این نشست بیان داشت: کنارهای جنوب چهارمین کتاب من است که توسط انتشارات پیام آزادگان منتشر شده است. وقتی کتاب سوم من چاپ شد دیگر قصد ادامه نوشتن نداشتم زیرا همزمان در چند مستند تلویزیونی کار میکردم و خسته بودم. بالاخره جمع بندی یک کتاب زحمت دارد. در همان زمان سخنان حضرت آقا با جمعی از نویسندگان را گوش میدادم که فرمودند: نگویید خسته شدم. تاریخ جنگ را اگر شما ننویسید، دیگری میآید و دروغ مینویسد. در همان زمان احساس کردم منظور ایشان امثال من است و تصمیم گرفتم نوشتن را ادامه بدهم. ایشان همواره به نویسندگان تأکید کردند آنچه مینویسید باید دقیق باشد. ما هم باید به گونهای بنویسیم که تناقض نداشته باشد.
آزاده حسن نوری علت نامگذاری این کتاب را اینگونه عنوان کرد: کنارهای جنوب حاوی خاطرات آزاده مرحوم سید ابراهیم ظهوری است. وی عضو کمیته انقلاب بود و در یکی از مأموریتهایش از دور یک سیاهی شبیه به درخت کنار میبیند که در سمت جنوب به وفور پیدا میشود و آزاده ما به گمان آنکه درخت کنار هستند به مسیرش ادامه میدهد تا آنکه خودش را در دل نیروهای بعث عراق میبیند و داستان اسارت آقای ظهوری از آنجا شروع میشود.
دومین نشست ویژه معرفی آثار جدید انتشارات پیام آزادگان با صحبتها امیرمحمد عباسنژاد نویسنده کتاب «حمله گرگها» ادامه یافت. وی در ابتدای سخنانش از فرزانه قلعهقوند، فاطمه رنجبران و خانم فرازفر که در به ثمر رسیدن این اثر او را یاری و همراهی نمودند قدردانی کرد و گفت: حمله گرگها ششمین کتاب من در حوزه دفاع مقدس است. راوی من آزاده سالخوردهای است که دچار آلزایمر و فراموشی است. وی ۱۰ سال در زندان ابوغریب و الرشید اسیر بود و در این ده سال هیچ نامه و سندی از او در دست نبود. مصاحبههای بسیاری با وی انجام دادم که اکثر آنها تکراری بود. چارهای نبود باید مثل یک مصاحبهگر فعال عمل میکردم و از دیگر اسرا کمک میگرفتم.
وی در ادامه گفت: در اسارت امید، ابتکار و مدیریت وجود داشت ولی در مقابل آن تداخل فرهنگی شایع بود که اسرا باید با آن کنار میآمدند. در یک گروهان ممکن بود رزمندگان هم زبان وهمشهری پیدا شود که باهم تشابه فرهنگی داشته باشند ولی در اسارت خرده فرهنگیهایی وجود داشت که باعث بروز آسیبهایی میشد که باید دید چگونه اسرا آن را مدیریت کردند. اکنون ما باید آنراهکارها را شناسایی و پیاده کنیم تا آسیبهایی که جامعه دچار آن است و میشود را مدیریت کنیم. اگر فرهنگ اسارت در بین جوانان
ایجاد شود بسیاری از مشکلات حل میشود.
عباسنژاد اظهار داشت: در این کتاب سعی کردم به سختی ها و مشکلات نپردازم و بیشتر به نوع مدیریت و رفتارهای انسانی اسرا که عراقیها رابه زانو درآوردند پرداخته شود. شعار نیست این عین واقعیت است. برای مثال در بحث تماشای تلویزیون و فیلم هایی که توسط حزب بعث عراق برای اسرا پخش میشد رویکرد اسرا به این شکل بود که شکنجه را به جان میخریدند ولی فیلمی نمیدیدند که اعتقادات آنها را جریحهدار کند. در اسارت بیشترین نگرانی آزادگان ما حق الناس بود.
وی در خصوص راوی این کتاب گفت: آزاده «علی شط نیسانی» در اولین ماه جنگ در جنوب اسیر شد. وی عضو نیروی ۹۲ زرهی با درجه ستوان دوم بود. شط نیسانی در زندان ابوغریب و الرشید در میان دیگر خلبانان اسیر بود. متاسفانه وی دچار فراموشی شد و نتوانست در ادامه کار به من کمک بیشتری بکند.
عباسنژاد در پایان گفت: از موسسه پیام آزادگان به خاطر سعه صدری که برای حصول نتیجه داشتند کمال تشکر را دارم. در این مسیر دشوار خانم فرازفر کمک شایانی به من داشتند. وی ذائقه مخاطب را می شناخت و مثل یک شاگرد دست من را گرفت تا بر اساس ذائقه مخاطبان بنویسم. میخواستم اولین کسی که این اثر را میبیند پدرم باشد اما متاسفانه در بحبوحه نوشتن این کتاب پدرم را از دست دادم.
در آخرین بخش از این نشست مهرداد فردوسیان نویسنده کتاب «جواهری در گونی» گفت: از تمام کسانی که آثار و خاطراتشان در دوران دفاع مقدس و اسارت را ثبت کردند قدردانیمی کنم. این خاطرات متعلق به ما نیست و باید برای آیندگان حفظ شود. مصاحبه ها و کتاب هایی زیادی از دیگران دیدم و مطالعه کردم ولی احساسم این بود همهچیز بیان نشده است، این شد که با دیگران مشورت کردم و دست به قلم شدم. برای نوشتن گاهی اوقات نیاز است به عنوان شخص دوم به موضوع نگاه کنی تا بهتر بنویسی.
وی افزود: نوشتن این کتاب سه سال طول کشید. در زمان نوشتن نگاه متفاوتی داشتم. خاطرهای از دوستی نوشتم که خودش در کتابش استفاده نکرد. هشت سال و نیم اسیر بودم. اولین کار هنری تئاتر را خودم به تنهایی انجام دادم. اوایل هیچکس همراهی نکرد چون اکثر بچهها افسرده بودند. ممکن بود خیلی بد اجرا کنم ولی اینکه آن اجرای بد سبب خنده بچهها شود برایم کافی بود. وقتی عراقی ها شروع به پخش فیلم مستهجن کردند و اسرا همراهی نکردند حس کردم باید مقداری فنی تر کار را دست بگیرم و اجرا کنم و از همان زمان به صورت رسمی به کار تئاتر پرداختم. در دوران اسارتم بیش از ۵۰ تئاتر رو اجرا و کارگردانی کردم.
فرزانه قلعه قوند معاون پژوهش و نشر پیام آزادگان و خالق چندین اثر جدید در سی و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران ضمن حضور در این نشست زمان صحبت خود را به دیگر نویسندگان و راویان واگذار کرد و طی سخنی کوتاه اظهار داشت: همه آزادگان برای من شریف و عزیز هستند. همه اسارت یک عکس دست جمعی بود. دفاع مقدس تماما عزیز و ارزشمند است اما بخش اسارت به لحاظ ویژگی خاصی که دارد لازم است به صورت گستردهتر به جامعه معرفی شود.
به گزارش مفپا؛ «حمله گرگها»، «آهوی
گمشده»، «خبرگزاری دیگپرس»، «ترکشهای زردآلو»، «تنهایی زیبا»، «زمستان
میگذرد»، «خاکی آسمانی»، «عبور از شیشههای شکسته»، «عمو علاءالدین»،
«کنارهای جنوب»، «مجموعه شعر قافله زیبایی»، «مجموعه شعر کهکشان بینشان»،
«کتابشناسی سید آزادگان»، «جواهری در گونی»، «سبک زندگی آزادگان»، مجموعه
سه جلدی «سفری کوتاه به اردوگاههای موصل، رمادی و تکریت»، «غروب هشتم
اسفند»، «تکههای کوچک سیب»، «مثل صفحه شطرنج»، «پنج خطی» آثاری بودند که در سیوپنجمین نمایشگاه کتاب تهران توسط انتشارات پیام آزادگان طی دو نشست ویژه معرفی و رونمایی شدند.
انتهای پیام/
برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com