سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
ماه‌ترین ماهِ اسارت(۱۲)؛

ساخت المنت برای گرم کردن غذای افطار و سحر!

ساخت المنت برای گرم کردن غذای افطار و سحر!
من مخفیانه یک دستگاه المنت درست کردم که در ماه رمضان برای گرم کردن غذا و درست کردن چای از آن استفاده می‌کردیم...

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، رمضان در اسارت یکی از شیرین‌ترین ماه‌ها و در عین حال سخت‌ترین بود. شرایط ویژه‌تر می‌شد و در کنار مشکلات فراوان این ارتباط اسرا با معبود رنگ و بوی دیگری را به روزهای اسارت می‌داد. در این باره با آزاده سرافراز محسن ساغرچی و آزاده سرافراز مهدی وطن خواهان گفتگویی کردیم که در ادامه می‌خوانید.

جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال اینستاگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)

آزاده سرافراز محسن ساغرچی:

 در ماه رمضان سال ۶۱ بود که به اسارت نیروهای بعثی در آمدم با زبان روزه مورد شکنجه بی امان دشمن قرار گرفتم. وقتی در اردوگاه مستقر شدم به دنبال این بودم که روزه‌های قضای خود را به جا آورم.

من یک دستگاه المنت درست کردم که در ماه رمضان برای گرم کردن غذا و درست کردن چایی از آن استفاده می‌کردیم. در ماه رمضان ما وعده صبحانه را برای افطار و ناهار را برای سحر نگه‌ می‌داشتیم. محدویت‌ها بیشتر می‌شد و اجازه تجمع را به ما نمی‌دادند.

از هر اردوگاه فقط چند نفر می‌توانستند برای گرفتن غذا بروند به همین خاطر غذا برای افطار و سحر سرد می‌شد. گرچه کار خطرناکی بود! ولی ما از المنت برای گرم کردن آن استفاده می‌کردیم. آنجا ما حتی برای آب خوردن هم محدودیت داشتیم! به ما اجازه برگزاری دعا را نمی‌دادند. بچه‌هایی که دست خط خوبی داشتند دعای جوشن کبیر را بر روی کارتون‌های تاید می‌نوشتند و‌ در شب‌های قدر از آن استفاده می‌کردیم. ما از لحاظ روحی بسیار به این دعا‌ و روزه‌ و توسل‌ها وابسته بودیم. همین کارها بود که ما را در اسارت امیدوار می‌کرد و سر پا نگه‌ می‌داشت.

جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال تلگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)

آزاده سرافراز مهدی وطن خواهان:

 من از اسرای عملیات رمضان بودم. ابتدا ما را به اردوگاه موصل یک بردند و بعد به اردوگاه موصل چهار منتقل کردند و تا پایان اسارت در آنجا بودم. حدود ۸ رمضان از عمرم را در اسارت سپری کردم روز به روز شدت شکنجه‌های دشمن بر ما بیشتر میشد به ما اجازه جمع شدن دور هم را نمی‌دادند.

در ماه رمضان سختگیری نیروهای‌ بعثی به ما بیشتر می‌شد. در ماه مبارک رمضان وعده شام را ساعت ۵ عصر می‌دادند که آن را به عنوان افطار و وعده ناهار را به هنگام سحر توزیع می‌کردند‌ که از هر اردوگاه چند نفر مسئول می‌شد برای گرفتن غذا و چایی، که آن را در سطل‌های می‌ریختند و در بین اسرا تقسیم می‌کردند.

شرایط روزه داری برای افراد سالم دشوار بود با این جیره غذایی بچه ها گرچه روزه داری می‌کردند ولی همواره به فکر مجروحان بودند. روزه داری در هوای سوزناک عراق بسیار سخت می گذشت اما حضور سید بزرگواری چون حاج آقا ابوترابی و گرمای وجود ایشان رنج اسارت را تاحدودی قابل تحمل کرده بود.

 

 

۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
کد خبر : ۵,۰۸۲
کلیدواژه ها: رمضان در اسارت,آزاده,آزادگان,خاطرات اسارت,رمضان,آزاده سرافراز محسن ساغرچی

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید