آتشسوزی اخیر در بندر شهید رجایی، که جان تعدادی از کارکنان این بندر را گرفت و آسیبهای اقتصادی به همراه داشت، به سرعت در رسانههای معاند به ابزاری برای دامن زدن به تئوریهای توطئه تبدیل شد.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، یادداشت خبرنگار؛ آتشسوزی اخیر در بندر شهید رجایی، یکی از ارکان حیاتی شبکه لجستیک و تجارت خارجی جمهوری اسلامی ایران، حادثهای است که در ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی پیامدهای چشمگیری بهجا گذاشته است. وقوع این بحران در شاهرگ تجاری کشور، نه تنها از لحاظ مالی و تجاری، بلکه از منظر انسانی و اجتماعی نیز فشار سنگینی به جامعه وارد کرده است. در این حادثه تلخ، تعدادی از کارکنان بندری جان خود را از دست دادند و خانوادههای بسیاری داغدار شدند. غم از دست دادن عزیزان در این سانحه ناگوار، علاوه بر اینکه آسیبهای جانی به همراه داشت، بر روح و روان جامعه نیز سایهای سنگین انداخته است.
بندر شهید رجایی که بهعنوان قطب اصلی ترانزیت کالا و جابجایی کانتینرها در کشور شناخته میشود، دچار آسیبهای فراوانی شد که تأثیرات آن بر سیستم حملونقل و تجارت خارجی ایران بیتردید بهطور موقت احساس خواهد شد.
با این حال، در این شرایط بحرانی، گروههای خاصی در خارج و داخل کشور که همواره در جستجوی نقطهضعفهایی برای بهرهبرداری سیاسی هستند، این حادثه را بهسرعت به ابزاری برای تسویهحسابهای سیاسی و ایدئولوژیک تبدیل کردند. برخی از این گروهها بهویژه در میان رسانههای معاند و اپوزیسیون، ادعای مضحک و بیاساسی را مطرح کردند که این آتشسوزی از سوی دشمن خارجی طراحی و بهمنظور ضربه زدن به زیرساختهای اقتصادی و نظامی ایران انجام شده است. حتی برخی از این رسانهها مدعی شدند که حادثه در داخل پایگاه نیروی دریایی سپاه به وقوع پیوسته است.
اینگونه تحلیلها و اظهارات نهتنها فاقد هرگونه مستندات قابلقبول و کارشناسی هستند، بلکه بهوضوح نشاندهنده تلاش برای بهرهبرداری از شرایط بحرانی برای تشویش افکار عمومی و تقویت بدبینی اجتماعی نسبت به نهادهای داخلی است. در واقع، اینگونه اتهامات سیاسی و امنیتی نهتنها پایهگذار تحلیلهای علمی و فنی نیستند، بلکه اساساً با واقعیتهای موجود در تضاد کامل قرار دارند.
دلایل آتشسوزی در بندر شهید رجایی هنوز در دست بررسی میباشد و به صورت رسمی در اینباره اظهار نظری نشده است. در حقیقت ممکن است به دلایلی از قبیل: خرابیهای تجهیزات، شرایط جوی نامساعد و خطاهای غیرعمدی در فرآیندهای مدیریت ریسک به وقوع پیوسته باشد. اینگونه حوادث در بنادر بزرگ و استراتژیک دنیا، حتی در کشورهای با بالاترین استانداردهای ایمنی و پیشگیری، رخ میدهد و نباید این مسائل را بهراحتی بهعنوان نمود ضعفهای ساختاری یا امنیتی تفسیر کرد. در بسیاری از موارد، حتی کشورهای پیشرفته نیز از چنین حوادثی در بنادر خود در امان نبودهاند.
از آنجا که حادثه در یکی از حساسترین نقاط اقتصادی کشور روی داده، مدیریت صحیح بحران، واکنش سریع و اقدامات اصلاحی بعد از وقوع حادثه مهمترین اولویت بوده است. نهادهای مسئول در این زمینه اقداماتی را برای کاهش آسیبهای ناشی از این حادثه بهعمل آوردند و این اقدامات نشاندهنده توانمندیهای داخلی در مقابله با بحرانها است.
اما آنچه در این میان اهمیت دارد، تلاشهای بیوقفه برخی گروهها برای انحراف توجه از اصل حادثه و دامن زدن به تئوریهای توطئه است. این شایعات بیاساس نهتنها هیچگونه شواهد محکمی ندارند، بلکه هدفی جز تشویش و بیاعتمادی عمومی به نهادهای داخلی و دولتی ندارند. رسانهها و گروههای معاند با هدف ایجاد بحرانهای ساختگی در ذهن مردم، سعی دارند تا تضادهای سیاسی را در مقطعی حساس بهنفع خود مصادره کنند.
در نهایت، در برابر اینگونه بحرانها، آنچه باید مورد توجه قرار گیرد، جایگزینی تحلیلهای سطحی و سیاسی با دیدگاههای فنی و کارشناسی است. این حادثه باید بهعنوان فرصتی برای ارتقاء ایمنی بنادر و بهبود مدیریت بحران در نظر گرفته شود تا بتوان در برابر حوادث مشابه در آینده واکنش بهتری داشت. تقویت زیرساختها و ایجاد سیستمهای پیشگیرانه، در کنار آمادهسازی برای مقابله با حوادث غیرمترقبه، تنها راه تضمین موفقیت در مدیریت بحرانهای اینچنینی خواهد بود.
انتهای پیام/
برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com