در میان دیوارهای سیمانی اردوگاه و زیر تازیانههای خصم، گاه لبخندی از جنس اسپک یک والیبالیست، اردوگاه را از سکوت بیرون میکشید؛ روایتی متفاوت از تلخ و شیرینهای اسارت.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان،
استان خراسان رضوی، در دومین هفته از دیدارهایمان در سال جدید، پای خاطرات آزادهای نشستیم که صبر، ایثار و دردهای عمیق دوران اسارت را با بیانی صمیمی، اما لرزان از تلخی، روایت کرد. محمدجمعه حسامینژاد، از آزادگان سرافراز دوران دفاع مقدس، میهمان این هفته ما بود؛ مردی که واژه «آزاده» را نه در لوحی رسمی، بلکه با گوشت و استخوانش در اردوگاههای بعثی زیسته است.
او و پانزده نفر از همرزمانش در میانه نبردی سخت در جزیره مجنون، در تابستان ۱۳۶۶ و در حالی که مهماتشان پایان یافته بود به اسارت عراقیها درآمدند. آنچه پس از آن رخ میدهد، نه اسارت بلکه ورود به جهنمی از تشنگی، ضرب و شتم و تحقیر است.
نخستین روزهای اسارت، در اردوگاهی در العماره میگذرد؛ بیغذا، بیآب و بیپناه. در یکی از دردناکترین خاطرات این آزاده، اشارهای بود به شکنجه روانی و فیزیکی اسرایی که برای اندکی آب، لباسهای خیس خود را میمکیدند. روایت، زمانی تلختر میشود که از «افشین تحفهگر» میگوید؛ آزادهای نیرومند که مورد هجوم چند تن از نیروهای بعثی قرار میگیرد، اما با روحیهای شکستناپذیر، تازیانه را از دست آنان میگیرد و آنها را وادار به عقبنشینی میکند.
در این میان، نامی دیگر بهجا میماند: شهید تندی. مردی که بیماری کلیوی و محرومیت درمان، جسمش را فروپاشید و روحش را به آسمان برد. بغض در گلو میشکند و اشک بر صورت حسامینژاد جاری میشود؛ گویا هنوز در میان خیل اسرایی ایستاده که در غربتی بیپایان، همراهانشان را به نظاره بدرقه میکنند.
اما حتی در میان تلخیها، گاه لبخندی نیز متولد میشود. خاطرهای از یک والیبالیست اسیر، که هر زمان اراده میکرد با مهارتی بینظیر، آبشارهایی دقیق را بهسوی سر نگهبانان بعثی روانه میکرد و موجی از خنده را میان رنجدیدگان اردوگاه میپراکند. شاید همین لحظات کوتاه، معنای حقیقی «شیرینی اسارت» بودهاند.
در پایان، همسر فداکار این آزاده، تصویری دیگر از مردی ترسیم میکند که بیرغبت به مال دنیا، اما پر از عشق به والدین، زندگی در حاشیه شهر را به امکانات رفاهی مرکز نشین ترجیح داده است. از نگاه او، وفاداری، مهربانی و سادگی، ارکان اصلی شخصیت مردی است که از دل اردوگاههای اسارت برخاسته است.
انتهای پیام/
برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com