سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!

معرفی کتاب «عبور از شیشه‌های شکسته»؛ خاطرات آزاده سیدحسن میرسید

معرفی کتاب «عبور از شیشه‌های شکسته»؛ خاطرات آزاده سیدحسن میرسید
جای تنگ و تاریک و نفس‌گیر، بوی تعفن و کمبود اکسیژن و نبودن هوای آزاد، راه نفس‌کشیدن را برایمان سخت کرده بود. آن‌چنان عرصه بر ما تنگ شده بود که آرزوی مرگ شیرین‌ترین چیزی بود که در آن لحظات اتفاق‌نظر داشتیم.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، «عبور از شیشه‌های شکسته» خاطرات آزاده روحانی سیدحسن میرسید می‌باشد. ‌میر‌سید در سال 1338، در روستای آستانه (‌چشمه‌علی) شهرستان دامغان، به دنیا آمد. او در سال 1355 برای تحصیل حوزوی به مدرسه موسویه دامغان رفت و پس‌از یک سال، جهت ادامه تحصیل، به شهر قم مهاجرت کرد. باتوجه‌ به وضعیت حاکم بر کشور پای سیدحسن به‌ صف مبارزان رژیم پهلوی باز شد و به خیل انقلابیون پیوست.

پس‌از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی برای ادامة فعالیت به ارگان جهادسازندگی پیوست و راهی مناطق محروم شد. چند هفته‌ای از شروع جنگ نگذشته بود که به‌همراه گروهی از طلاب حوزة علمیة قم راهی جبهه‌های غرب شد. او ابتدا به کرمانشاه رفت و با اعلام آمادگی برای رفتن به خط‌مقدم راهی سرپل‌ذهاب شد.

سیدحسن سپس ازطریق حوزه به جبهه‌های جنوب و منطقة دارخوین رفت. در سال 1361، در مرحلة اول عملیات بیت‌المقدس حضور یافت و در 17 اردیبهشت همان‌ سال، در مرحلة دوم عملیات، درحالی‌که بدنش از سه قسمت مجروح شده بود، همراه حدود 20 نفر دیگر به اسارت نیروهای دشمن درآمد. دوران اسارت این آزادة روحانی در اردوگاه عنبر (الانبار یا کمپ 8) و تکریت 5 سپری شد.

 گزیده‌ای از محتوای کتاب

 ناظم ابتدا ما را به گوشه اردوگاه برد. آنجا نزدیک درِ خروجی و کنار سیم‌خاردار مخزن بزرگ زباله بود و هفته‌ای یک ‌بار آن را با یدک‌کش از اردوگاه خارج می‌کردند. دریچۀ کوچکی داشت که از بالا انواع نجاست و زباله‌ها را می‌ریختند داخل آن و درِ آن را محکم می‌کردند تا بوی تعفن و مگس‌ها بیرون نیایند. ناظم به‌همراه چند نگهبان دیگر ما پنج نفر را وادار کرد تا یکی‌یکی از همان دریچه وارد زباله‌دانی شویم، سپس دریچه را بستند و رفتند. مگس‌ها و پشه‌های داخل زباله‌دانی، که گوشت و خون شیرین و تازه‌ای گیر آورده بود‌ند، با حمله به سروصورتمان، برای خودشان جشن تولدی به‌پا کردند که نگو و نپرس!

جای تنگ و تاریک و نفس‌گیر، بوی تعفن و کمبود اکسیژن و نبودن هوای آزاد، راه نفس‌کشیدن را برایمان سخت کرده بود. آن‌چنان عرصه بر ما تنگ شده بود که آرزوی مرگ شیرین‌ترین چیزی بود که در آن لحظات اتفاق‌نظر داشتیم.

برای سفارش و خرید کتاب می‌توانید به صورت زیر عمل کنید.

تلفن پخش مستقیم: 02188807046 (روش پیشنهادی) / تلفن پخش داخلی: 02188807015-17 داخلی 110

اینستاگرام: mfpa.iran (روش پیشنهادی)

نمابر: 88800016

سایت: www.mfpa.ir

ایمیل: azadegan.payam@yahoo.com   -    azadegan.research@yahoo.com

انتهای پیام/

برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com

  • گیف اینستاگرامگیف تلگرامگیف آپارت  
۲۷ بهمن ۱۴۰۳
کد خبر : ۱۰,۰۰۰

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید