در اردوگاه تکریت 20، ایثار و شجاعت آزادگان بهگونهای جلوه کرد که حتی ظلم عراقیها نیز نتوانست روحیه آنها را درهم بشکند.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، در ادامه پروژه ثبت خاطرات آزادگان دفاع مقدس در موسسه پیام آزادگان استان تهران، جمعی از آزادگان اردوگاه تکریت 20 گرد هم آمدند تا روایات خود از سختترین روزهای اسارت را بازگو کنند. احمد کرمیدهباتی، کوروش درویشی، ضرغام شریفی، فرامرز رمزی، رضا رحمانی و حیدر صالحی، در این جلسه، صحنههایی از شجاعت، ایثار و تلاش برای بقا را در دل اردوگاههای رژیم بعث به تصویر کشیدند.
حیدر صالحی با اشاره به خاطرهای دردناک از یکی از همرزمانش، گفت: «سلیم خداپرست، یکی از آزادگان، دچار عفونت شدید آپاندیس شد. تمام تلاش ما برای انتقال او به بیمارستان بینتیجه ماند، چرا که عراقیها اهمیتی نمیدادند. نهایتاً سلیم در همان اردوگاه به شهادت رسید. این حادثه برای همه ما تلخ و فراموشنشدنی بود.»
رضا رحمانی از لحظهای که زندگیاش در مرز مرگ و زندگی قرار داشت، چنین یاد کرد: «به دلیل اسهال شدید در آستانه مرگ بودم. حیدر صالحی از عراقیها خواست مرا به بیمارستان ببرند، اما آنها شرط عجیبی گذاشتند: باید یک تور ببافد! او با تمام توان شروع به بافتن کرد و اصرارش ادامه داشت. بالاخره همان موقع ماشینی وارد اردوگاه شد و با پیگیریها و اصرارهای مداوم حیدر، مرا به بیمارستان بردند. به شکلی معجزهآسا، نجات پیدا کردم.»
ضرغام شریفی خاطرهای از نقشهای برای فرار را روایت کرد که به شکلی ناگهانی به نتیجه نرسید: «برخی از بچهها نقشهای برای فرار کشیده بودند. قرار بود وقتی ماشین غذا از بیرون میآید، من درگیری ایجاد کنم تا دیگران کارشان را انجام دهند. اما در روز موعود، آشپزخانه را به داخل اردوگاه منتقل کردند و نقشه ما از هم پاشید. هرچند این شکست تلخ بود، اما اراده و روحیهمان را از دست ندادیم.»
روایتهای آزادگان تکریت 20، تصویری زنده از همدلی، مقاومت و تلاش برای زنده ماندن در سختترین شرایط را ترسیم میکند.
انتهای پیام/
برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com