پروژه ثبت و ضبط خاطرات آزادگان دفاع مقدس این بار به اردوگاه تکریت 15 رسید. در این روایتها، آزادگان از صبر، مقاومت و لحظههای فراموشنشدنی انسانیت در سختترین شرایط گفتند.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، پروژه ثبت و ضبط خاطرات آزادگان دفاع مقدس در مؤسسه پیام آزادگان استان تهران، این بار به سراغ روایتهای ناب و گرانبهای آزادگان اردوگاه تکریت 15 رفته است. در این هفته، خاطرات آزادگان علیرضا علی، حسین حیدرزاده، غلامرضا زارعیمحمودآبادی، سهراب خلیفه و مجید دانشمایه، در فضایی صمیمانه و تأثیرگذار به ثبت رسید. این روایتها، گوشهای از ایثار، مقاومت و انسانیت این قهرمانان را به تصویر میکشد.
روایتهایی از سختی و ابتکار در اسارت
حسین حیدرزاده، یکی از آزادگان اردوگاه تکریت 15، با بغض از سختیهایی که اسرا تحمل کردند، گفت: «آقای محرم به دلیل ابتلا به اسهال خونی به شدت ضعیف شده بود و یکی از اسیرانی که به عراقیها نزدیک شده بود، او را آزار میداد. در نهایت، این بیماری او را از پا درآورد و شهید شد. دیدن این صحنهها قلب همه ما را میشکست، اما چارهای جز تحمل و دعا نداشتیم.»
مجید دانشمایه از خلاقیت و ابتکار اسرای اردوگاه گفت: «یکی از دوستان اسیر با ساخت جوهر و تهیه کاغذ، پول جعلی (100 فلس) درست میکرد. این کار مدتی ادامه داشت تا اینکه یکی از عراقیها متوجه شد. او علاوه بر تنبیه این اسیر، بقیه را هم تحت فشار قرار داد. با این حال، این خلاقیتها برای ما نماد روحیه و تلاش برای زنده ماندن بود.
لحظههای ناب امید و محبت
علیرضا علی، یکی دیگر از آزادگان، خاطرهای از لحظه مبادله اسرا روایت کرد که حکایت از دلهای بیدار حتی در میان دشمنان داشت: «یکی از نگهبانان عراقی در زمان مبادله اسرا، نزد تکتک افراد اتوبوس آمد، گریه کرد و حلالیت طلبید. او گفت: سلام مرا به امام رضا (ع) برسانید. این لحظه برای همه ما عجیب و تأثیرگذار بود. انگار انسانیت حتی در دل اردوگاههای دشمن زنده بود.»
غلامرضا زارعی از روحیه ایثار و همبستگی آزادگان گفت: «یکی از اسرا که نمیتوانست گرسنگی را تحمل کند، با عراقیها همکاری میکرد. وقتی دلیل این کار را پرسیدم، گفت که طاقت ندارد. به او گفتم: "نان تو را من تأمین میکنم." بعد با بچهها صحبت کردیم و سهم نان اضافی خود را به او میدادیم تا اینطور از هم حمایت کنیم.»
انتهای پیام/
برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com