در طول سالهای نهضت اسلامی، رهبر نهضت به مناسبت فرارسیدن ماه رمضان پیامها و اعلامیههای مهمی صادر کردند که خود اثر تعیینکنندهای در روند مبارزه داشت.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، در طول سالهای نهضت اسلامی، رهبر نهضت
به مناسبت فرارسیدن ماه رمضان پیامها و اعلامیههای مهمی صادر کردند که
خود اثر تعیینکنندهای در روند مبارزه داشت.
از
همان آغاز نهضت و در بهمن 1341 چند روز قبل از ماه مبارک رمضان امام خمینی
در نشستی با علما و روحانیون به آنان پیشنهاد کرد به منظور اعلام انزجار
از برنامههای رژیم به ویژه «انقلاب سفید شاه و ملت» مراسم نماز جماعت و
تبلیغات اسلامی خود را در این ماه تعطیل کنند. این پیشنهاد مورد موافقت
علما قرار گرفت و مساجد بسیاری از شهرها در این ماه تعطیل شد.
بر
همین اساس در 28 بهمن مصادف با 23 رمضان همان سال نه تن از مراجع تقلید و
علمای طراز اول قم به منظور پاسخگویی به ادعاهای رژیم و افشای انگیزههای
دولت پیرامون دخالت زنان در انتخابات اعلامیه مشترکی صادر نمودند، این
اعلامیه که به «اعلامیه نه امضایی» معروف شد توسط شخص امام به نگارش درآمد.
در این اعلامیه طرح «شرکت زنان در انتخابات» را مخالف شرع و قانون اساسی و
«عاقبت آن را برای اسلام و مسلمین خطرناک و وحشتآور» دانستند[1].
پیامهای
امام در ایام تبعید نیز راهگشا بود. در آبان 1347 به مناسبت فرارسیدن ماه
مبارک رمضان و تعطیلی دروس حوزههای علمیه، امام خمینی در مسجد شیخ انصاری
نجف طی سخنرانی کوتاهی نسبت به خطراتی که از سوی رژیم، اسلام و حوزههای
علمیه را تهدید میکند، هشدار دادند.[2] که این هشدارها در بیداری طلاب موثر بود.
پیامهای
امام در ماه رمضان البته به مبارزه با دشمن خارجی نیز اشاره داشت. در
مرداد سال 48 که صهیونیستها مسجدالاقصی را آتش زدند، در حالی که حتی
دربار ایران بیانیه داد که همه باید کمک کنیم که مسجد سریعتر بازسازی شود
اما امام نظر متفاوتی داشتند: «بگذارند جنایت صهیونیسم هماره در برابر
چشمان مسلمانان مجسم باشد و مایه حرکتی برای آزادی فلسطین گردد. ما فریاد
میکنیم که بگذارید مسجدالاقصی به همین حال نیمسوخته باقی باشد، این جرم
را از بین نبرید.»[3]
ایشان
در 26 آبان همان سال مصادف با 6 رمضان در نامهای به آیتالله محمدرضا
سعیدی راجع به آتش زدن مسجد الاقصی بر «اینکه تا زمانی که فلسطین اشغالی
آزاد نشده است نباید تعمیر گردد» تأکید نمودند.[4] همچنین
دو روز بعد در نامهای به محمدرضا حکیمی در مورد «ضرورت آگاه ساختن
جامعه»، اختلافات موجود در بین سران دوَل اسلامی را میراث ملوک الطوایفی و
عصر توحش دانستند که با دست اجانب برای عقب نگاه داشتن ملتها ایجاد شده
است. ایشان انحطاط اقتصادی کشورها، نابودی سرمایههای مادی و انسانی، غارت
خزائن کشورها و نابسامانیهای فرهنگی و اجتماعی را از اثرات فاجعهآمیز
استعمار بر مردم محروم و تحت سلطه برشمردند و بر ضرورت وحدت، برادری و
بیداری و آگاهی ملتها تأکید نمودند.
اواسط
آبان 1350 رژیم پهلوی برای ایجاد روحانیتی درباری در مقابل روحانیت
انقلابی به فکر تشکیل «سپاه دین» افتاد و فرمان آن را صادر کرد. متعاقب این
اقدام امام خمینی طی پیامی خطاب به ملت ایران در 21 آبان 1350 مصادف با 23
رمضان 1391 ضمن اعلام خطر، تشکیل سپاه دین را برآمدن نغمه استعمار از
حلقوم یکی از عمال سرسپرده خود (شاه) علیه روحانیت عنوان کرده و فرمودند:
«خطر این سپاه نامیمون [را] که باید در خدمت استعمار، جمیع حقایق اسلام را
به نفع آنها توجیه و تأویل کنند» بزرگترین خطر برای مسلمین اعلام میکنم.
حضرت امام از علما، دانشمندان، علاقهمندان به اسلام و استقلال کشور خواست
که با کمال جدیت از این نغمه ناموزون اظهار تنفر کرده و ساکنین قراء و
قصبات را از «این فکر شیطانی که به نام سپاه دین میخواهند دین اسلام و
استقلال کشور را پایمال کنند، آگاه سازند.»[5]
19 مهر سال بعد همزمان با آغازین روزهای ماه رمضان بار دیگر امام با صدور
پیامی به مناسبت حلول ماه رمضان، مسلمانان را به مبارزه فراخواندند. ایشان
ضمن صدور پیامی خطاب به مسلمانان جهان، سرسپردگی برخی از سران کشورهای
اسلامی را عامل مؤثر در سرکوب جنبش رهاییبخش فلسطین عنوان نموده و از همه
مسلمانان جهان خواستند که «برای حفظ استقلال خود» به مبارزان فلسطین کمک
کنند «و از رساندن اسلحه و آذوقه به آنان دریغ نورزند.» حضرت امام دول عربی
را مخاطب قرار داده و هشدار دادند: «... باید بدانند که مقصود دول بزرگ
استعمار، از ایجاد اسرائیل، تنها اشغال فلسطین نیست، بلکه اگر به آنان فرصت
داده شود، تمام کشورهای عربی- العیاذ بالله- به سرنوشت فلسطین دچار خواهد
شد...»[6]
پیامهای
رمضانی امام حاکی از آن است که ایشان علاوه بر مسائل ایران، به مسائل ملل
اسلامی نیز توجه ویژهای نشان میدادند. در رمضان سال 52 دو کشور مصر و
سوریه به مواضع رژیم صهیونیستی در صحرای سینا و بلندیهای جولان حمله کرده و
توانستند به پیروزیهایی دست یابند. با آغاز این جنگ کشورهای نفتخیز
عربی، صدور نفت به کشورهای حامی رژیم صهیونیسیتی، از جمله آمریکا و کشورهای
صنعتی و اروپایی را قطع کردند.
امام
دوازده روز پس از شروع جنگ (رمضان 1393) در پیامی که خطاب به سران
دولتهای اسلامی و ملل مسلمان، ضمن فراخوانی آنان به یاری رساندن به
کشورهای خط مقدم جبهه، از کشورهای نفتخیز اسلامی خواستند «که از نفت و
دیگر امکاناتی که در اختیار دارند، به عنوان حربه علیه اسرائیل و
استعمارگران استفاده کرده و از فروش نفت به آن دولتها که به اسرائیل کمک
میکنند، خودداری ورزند.» امام از مردم ایران هم خواست که برادران فلسطینی
خود را در آزادی سرزمینشان و نابودی صهیونیستها کمک کنند و دولت ایران را
وادار سازند «که این سکوت را شکسته و در صف دولتها و ممالک اسلامی به
پیکار علیه اسرائیل برخیزند.»[7]
17 مهر همان سال مطابق با 11 رمضان در خلال جنگ سوم اعراب و اسرائیل (اکتبر
1973 م/ رمضان 1393 ه. ق) امام خمینی با صدور پیامی، ضمن تشکر از
دولتهایی که «علیه اسرائیل در دو جبههی مصر و سوریه شرکت کردهاند» از
سران کشورهای عربی و اسلامی خواستند «که با صفوف فشرده و وحدت علیه استعمار
و صهیونیسم پیکار کنند و بر منافع آمریکا ضربه وارد سازند.»[8]
22 مهر همین سال به مناسبت سالگرد جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی و تداوم
جنگهای اعراب و اسرائیل، در پیامی خطاب به ملت ایران، هدف رژیم از برپایی
جشنهای مختلف شاهنشاهی و سرکوب مبارزان، حبس و تبعید روحانیون را، دور نگه
داشتن مردم ایران از مسائل مربوط به فلسطین دانستند. ایشان ضمن افشای
روابط سیاسی، نظامی و اقتصادی رژیم با اسرائیل، اعزام «افسران ایرانی را
برای دیدن تعلیمات به اسرائیل» و سوءاستفاده رژیم شاه از تحریم صدور نفت
توسط کشورهای نفتخیز عربی را به شدت مورد انتقاد قرار داده و از ملت ایران
خواستند «که از منافع آمریکا و اسرائیل در ایران جلوگیری کرده و آن را
مورد هجوم قرار دهند، هرچند به نابودی آن بیانجامد.»[9]
30 شهریور 1354 هجری شمسی مقارن با 14 رمضان 1395 هجری قمری، امام خمینی به
مناسبت یازدهمین نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا به
مقاومت اقشار مختلف مردم در مقابل رژیم پهلوی اشاره کردند و «این حس مقاومت
که در حال رشد است [را] نوید پیروزی حتمی» دانستند. حضرت امام در این پیام
به شکست رژیم پهلوی در قضیه حزب رستاخیز اشاره کرده و ضمن تأکید بر توسعه
فعالیتهای این اتحادیه در دیگر کشورها، آینده روشنی را به ملت ایران نوید
دادند.[10]
سال
1357 با اوجگیری مبارزه، پیامهای امام رساتر و صریحتر از پیش به مردم
نوید پیروزی میداد. 15 مرداد 1357 مطابق با اول رمضان در ارتباط با جنایات
رژیم شاه در اصفهان، پیامی صادر کردند و در این پیام ضمن اشاره به فجایع
در شهرهای مختلف، قیام مردم اصفهان را مورد حمایت قرار دادند و از مردم
خواستند که به مبارزات خود تا «انقراض دودمان جنایتکار پهلوی» ادامه دهند.
پنج روز بعد از علما و روحانیون اصفهان خواستند که با ایراد سخنرانی در
ماه رمضان به افشای جنایات رژیم بپردازند.[11]
در
هشتمین روز از ماه رمضان آن سال، امام خمینی با صدور پیامی بار دیگر کشتار
رژیم در اصفهان و شیراز را محکوم کردند. حضرت امام در این پیام ضمن اشاره
به قتلعام مردم اصفهان و شیراز، از افسران و درجهداران خواستند که از
فرماندهان خود اطاعت نکنند و «به صفوف لشکر حق» بپیوندند. ایشان همچنین
سکوت در مقابل رژیم «ستمگر و جنایتکار» را «برخلاف مصالح عالیه اسلام و
مخالف سیره انبیاء عظام و ائمه اطهار» بیان نموده و تأکید کردند که ملت «با
هر وسیله ممکن در دفع این مفسد فی الارض اقدام» کند.[12]
متعاقب
فاجعه رژیم در آتشسوزی سینما رکس آبادان امام خمینی در 17 رمضان در پیامی
به اهالی آبادان ضمن تسلیت «این مصیبت بزرگ»، این آتشسوزی را متوجه رژیم
کردند. ایشان با دعوت مردم به حفظ وحدت و هوشیاری در برابر اینگونه
توطئهها، درباره سوءاستفادههای رژیم از اینگونه امور و حوادث، اعلام خطر
کردند.[13]
روز
بیستوسوم رمضان امام خمینی در پیامی از نجف و خطاب به ملت ایران، دولت
شریف امامی را «توطئه خطرناک» شاه توصیف کردند و هدف آن را «اغفال ملت و
شکستن نهضت اسلامی» دانستند. حضرت امام با بر شمردن جنایات رژیم، نسبت به
اسلام و روحانیت، تغییر تاریخ شاهنشاهی توسط نخستوزیر، بدون تصویب مجلسین
را نیرنگ دانسته و «امر به بستن قمارخانهها» را «نیرنگ برای اغفال جناح
روحانی» اعلام کردند.
حضرت
امام به مردم اطمینان دادند که «هیچ روحانی با دولت ظلم و یا اشخاص ستمگر
که قرآن و احکام اسلام را به بازی گرفتهاند، آشتی نمیکند و نمیتواند
بکند.» و در پایان از ملت ایران خواستند که نهضت اسلامی خود را تا برچیده
شدن نظام پهلوی ادامه دهند.[14]
پیامهای
امام خمینی در ماه رمضان با توجه به ظرفیت این ماه تاثیر بسیاری در پیشبرد
مبارزه داشت. این پیامها در مساجد و بر روی منابر توسط روحانیون و وعاظ
تشریح میشد و راهبرد مبارزه را ترسیم میکرد.
پینوشت:
1- صحیفه امام، جلد اول، ص 145
2- سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1386، جلد هفتم، ص 196
3- دایرهالمعارف مصوّر تاریخ زندگی امام خمینی، جعفر شیرعلینیا، نشر سایان، صفحه 148.
4- صحیفه امام، جلد دوم، ص 251
5- صحیفه امام، جلد دوم، صص 398-396
6- صحیفه امام، جلد دوم، صص 462-460.
7- صحیفه امام، جلد سوم، صص 3-1
8- صحیفه امام، جلد سوم، ص 4
9- صحیفه امام، جلد سوم، صص 7-5
10- صحیفه امام، جلد سوم، صص 111-110
11- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده امام خمینی، شماره بازیابی 881، ص 54
12- صحیفه امام، جلد سوم، صص 444-441
13- صحیفه امام، جلد سوم، صص 446-445
14- صحیفه امام، جلد سوم، صص 451-449
انتهای پیام/
برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com