تمام آزادگان دوران اسارت خود را نهایتا در 20 اردوگاه در کشور عراق سپری کرده اند اما روایتهای هر یک از آنها دنیای متفاوتی دارد. تفاوت روایتها ارتباطی به مکان و زمان ندارد.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، تمام آزادگان دوران اسارت خود را نهایتا در 20 اردوگاه در کشور عراق سپری
کرده اند اما روایتهای هر یک از آنها دنیای متفاوتی دارد. تفاوت روایتها
ارتباطی به مکان و زمان ندارد. اصولا دنیای یک آزاده را حصاری چون اردوگاه
نساخته است تا در قید زمان و مکان آن بماند و لذا به سراغ هر یک از این
عزیزان می روی دوران اسارت خود را از دیدگاه متفاوتی بیان می کنند و جذابیت
خاطرات این عزیزان به همین است که در یک مکان و زمان خاص با چندین دنیای
متفاوت روبروی می شویم.
روز چهارشنبه 28 تیرماه به سراغ آزاده معزز «سیدحسین سیدالموسوی
اشکذری» رفتیم. وی از جمله روایان خوب آزاده می باشد که روایتهای او در
محافل و مجالس زبانزد است اما روایت خود و خانواده ای که در آن پرورش یافته
است شنیدنی و قابل تامل می باشد.
سیدحسین قبل از شروع صحبتش آهی کشید و با حسرت گفت : «کاش هر استانی یک ابوترابی داشت»، آنگاه در مورد خود و خانوادهاش گفت که یکی از
برادرانش در صحنه نبرد به فیض شهادت نائل می شود و برادر دیگرش نیز مجروح
شده و با صدمات زیادی که داشته جانباز 70 درصد محسوب شده و او هم در نهایت
به برادر شهیدش ملحق می شود. خودش پس از اسارت به مدت حدود یکسال مفقود
بوده تا جایی که خانواده او را هم شهید قلمداد می کنند و برادر دیگر وی نیز
در سن 18 سالی در مقابل چشمان پدر زیر آوار می ماند.
تحمل چنین مصیبت هایی برای یک خانواده دور از تصور ما انسانهاست اما خدایی
که چنین تقدیری را برای این خانواده رقم می زند قطعا ظرفیت تحمل آنرا قبلا
عطا می نماید و گرنه واقعا صبر بر چنین مصیبتهایی طاقتی چون کوه می طلبد.
سیدحسین که اسیر می شود ابتدا به اردوگاه موصل 2 و سپس برای مدتی به
اردوگاه صلاح الدین منتقل می شود و نهایتا به موصل 4 می رسد که به گفته وی
این اردوگاه شرایط خوبی به نسبت سایر اردوگاهها داشته است.
آزاده عزیز ما مدتها جزو اسرای بی نام و نشان بوده به گونه ای که خانواده
او را شهید مفقودالاثر می دانستند که در این مورد همسر ایثارگر وی می گوید:
«وقتی شایعه شهادت همسرم بر سر زبانها بود طی دونوبت برادر همسر شهیدم را
در خواب دیدم که نوید زنده بودنش را به من داد..».
آقای موسوی نمونه بارز تجلی دانشگاه در اسارت است. وی فراگیری زبان عربی
را از اردوگاههای عراق و با کمک یک طلبه آغاز کرد و در این خصوص می گوید: «به خاطر علاقه و انگیزه زیادی که برای یادگیری داشتم سطوح مختلف زبان عربی و
منطق واصول را فراگرفتم و شاید ۱۷ ساعت از شبانه روز صرف فراگیری
می شد. در این خصوص خود را مدیون سیدآزادگان مرحوم ابوترابی می دانیم که
مشوق اسرا برای فراگیری علم و دانش بود».
این آزاده سرافراز در طول دوره اسارت خود یک چهره تاثیرگذار فرهنگی بود و پس از
آزادی به تحصیلات تکمیلی خود ادامه داد و فرزندان او هم در عرصه علم آموزی
راه پدر را ادامه داده و به مدارج علمی دست یافته و منشاء اثرات ارزنده ای
در جامعه می باشند.
خدا را بخاطر وجود چنین عزیزانی می ستاییم و طول عمر با عزت وعافیت را برای
این خانواده فهیم علمی وفرهنگی مسئلت داریم.
گزارش از موسسه پیام آزادگان خراسان رضوی
انتهای پیام/
من عائده ، حرم الله علیه رایحة الجنة.