در دیدارهایی که با این عزیزان داشته ایم تا کنون هیچ آزاده عزیزی را مشابه دیگری نیافتیم. هر کدام معرفتی را اختیار کرده و در جهت تکامل خود گام برداشته تا مروج فرهنگی باشد که بذر آن در اردوگاههای عراق و دوران اسارت کاشته شده است.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، استان خراسان رضوی، آزادگان عزیز همانند گلهای شقایق در دشت پهناور این مرز وبوم پراکنده شده و در هر گوشه این سرزمین روییده اند تا نشانه های مقاومت، ایثار و وجوانمردی مردمانش باشند.
در دیدارهایی که با این عزیزان داشته ایم تا کنون هیچ آزاده عزیزی را مشابه دیگری نیافتیم. هر کدام معرفتی را اختیار کرده و در جهت تکامل خود گام برداشته تا مروج فرهنگی باشد که بذر آن در اردوگاههای عراق و دوران اسارت کاشته شده است.
در سفری که به شهرستان رشتخوار داشتیم فرصتی حاصل شد تا گفتگوی کوتاهی با آزاده سرافراز «محمود قربانزاده مقدم» داشته باشیم. همان عزیزی که مشتاقانه زمینه دیدار ما با آزادگان عزیز رشتخواری را در منزلش فراهم کرد.
در گفتگو با آقای قربانزاده به اطلاعاتی رسیدیم که نشان میداد وی در واژه آزاده متوقف نشده و آزادگی خود را با واژه های ارزشمند دیگری همراه کرده تا نشان دهد آزادگی یک محدودیت نیست بلکه دریچهای است برای گام برداشتن به سوی سایر ارزشهای انسانی و اسلامی.
قربان زاده فقط یک آزاده نیست! او یک فرهنگی فعال آموزش وپرورش میباشد که حضور فرهنگی او علاوه بر آموزش و پرورش در سایر فعالیتهای فرهنگی منطقه ساری و جاری می باشد. وی آزاده ایست که خادم بارگاه علی ابن موسی الرضاست و هرهفته جهت خدمت به زائرین عزیز از شهرستان رشتخوار خود را به مشهد مقدس میرساند و پس از انجام خدمت مجددا به شهرستان باز میگردد. به گفته وی او جزو خادمین نخبه می باشد که پیشنهادات اجرایی را نیز به آستان قدس ارائه کرده است .
این آزاده سرافراز تاکنون مدیریت اجراء و اعزام 21 کاروان راهیان نور را در کارنامه خود دارد. آزاده عزیز ما جزو معتمدین معینی می باشد که به نمایندگی از بنیاد شهید و امور ایثارگران در فعالیتهای متنوع بنیاد در سطح منطقه مشغول خدمت می باشد . وی دوره مخصوص روایتگری را توسط بنیاد پشت سرگذاشته و در زمره راویان فعال منطقه می باشد و جالب اینجاست همه این فعالیتها در نهایت گمنامی انجام شده که حتی موسسه از این سوابق فعالیتها اطلاعی نداشته است.
خدا نیز از این بنده آزاده اش را به نحو شایسته ای قدردانی نموده و مزد زحماتش را در دنیا با سفر به سرزمین وحی و انجام حج واجب در سال جاری جبران نموده است تا ان شاءالله جزو حاجیان نامش به ثبت برسد.
در ادامه وی را از فضای فعلی خارج کرده و به دوران اسارت و اردوگاههای عراق بردیم تا از آنجا هم برایمان خاطراتی بیان کند.وی با بیان چند خاطره جالب و شنیدنی ما را با گذشته پر افتخار خود اینچنین همراه کرد:
یکی از اسرا به نام «روح الله خانی» که مشهدی بود خمیرها و ضایعات نان را جمع میکرد آنها را خشک و پودر میکرد و با اضافه کردن روغن خوراکی و شکل دهی بر روی «والور» از آنها زولبیا تهیه میکرد که عراقی ها را متحیر و شگفت زده کرده بود. یا اینکه همین آقا روح الله پوست های انار را جمع کرده ، آنها را خشک و پودر و الک میکرد و به هر اسیری که دچار اسهال میشد میداد و درمان میشد. او هم چنین شیر خشک را داخل یک بطری ریخته و به آن مقداری آب اضافه کرده و مدتی آنرا تکان میداد و سپس آنرا در پوششی از پارچه و در معرض نور آفتاب قرار میداد و از آن ماست خوشمزه ای درست میکرد. یا اینکه یکی از آزاده ها تابلویی با عنوان «القدس لنا» تهیه و آنرا بر سر درب آسایشگاه نصب کرده بود که موجبات خشم وغضب بعثی ها را فراهم کرده وبدین خاطر اسرا شکنجه شدند.
وی روایت کرد: روزی حدود هزار نفر بابت نداشتن حوله ودمپایی اعتراض و تحصن کردیم. مسئولین اردوگاه به ما قول دادند رسیدگی کنند اما ما با اصرار گفتیم باید فرمانده ارشد شما از بغداد بیاید و به ما تضمین بدهد و به ناچار این اتفاق افتاد و یکی از افسران ارشد بعثی وارد اردوگاه شد. در حالیکه دست و پای مصنوعی خود را جدا کرده وروی میز گذاشت آنها را به ما نشان میداد و با غضب میگفت شما ایرانیها مرا به این روز انداختید.
عراقیها علیرغم همه محدودیتها و موانع وسختگیریها با دیدن ابتکارات و نو آوریهای اسرای ایرانی به قدری برآشفته میشدند که گاهی ناخواسته با زبان بی زبانی اعتراف جالبی داشتند و میگفتند: شما ایرانی ها اسیر ما نیستید! این ماییم که اسیر شماییم.
موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی از تلاشهای مخلصانه ایشان و نیز خانواده معززشان در راستای دعوت و پذیرایی از 17 آزاده عزیز این شهرستان و برگزاری دورهمی در منزلشان تقدیر وتشکر می نماید.
انتهای پیام/
ای پروردگارم، هرگز چشم برهمزدنی مرا به خود وامگذار؛ نه کمتر از این و نه بیشتر.