سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!

در سایه لبخند و سکوت؛ داستان جُندی مَجهول در اردوگاه‌ عنبر

در سایه لبخند و سکوت؛ داستان جُندی مَجهول در اردوگاه‌ عنبر
در میان نیروهای عراقی که در اردوگاه‌های اسرای ایرانی خدمت می‌کردند، گاه چهره‌هایی با ظاهری ملایم‌تر از سایرین ظاهر می‌شدند. جندی مجهول، سربازی آرام و مبادی آداب بود که در اردوگاه رمادی ۸(عنبر) حضور یافت.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، در میان نیروهای نظامی عراقی مستقر در اردوگاه‌های اسرای ایرانی، گاه چهره‌هایی پدیدار می‌شدند که به‌ظاهر رفتاری ملایم‌تر از هم‌قطارانشان داشتند؛ کسانی که نه با فریاد و تهدید، بلکه با لبخند و گفتگو می‌کوشیدند بر اراده اسیران اثر بگذارند. این طیف، در ادبیات رایج اردوگاه‌ها به «افسران توجیه سیاسی» شهرت داشتند. یکی از همین چهره‌ها، سربازی بود خوش‌پوش، آرام و مبادی آداب که در سال ۱۳۶۵ وارد اردوگاه رمادی ۸ شد؛ اردوگاهی در استان الانبار عراق که در میان آزادگان به «عنبر» مشهور بود. چون نام و نشانی از این سرباز بر لباسش نبود، او را در میان اسیران با لقب «جُندی مجهول» ــ سرباز ناشناس ــ می‌شناختند.

این سرباز ناشناس، برخلاف عرف معمول، در یکی از اتاق‌های انتهایی قاطع ۲ اسکان یافت؛ اتاقی که ظهرها برای استراحت چند ساعته سربازان اختصاص می‌یافت و حالا به‌طور دائم در اختیار او قرار گرفته بود. حضورش در آن اتاق، به‌ویژه با توجه به رفتار غیرمعمولش، ذهن بسیاری از اسیران را به خود مشغول کرد.

جندی مجهول روزانه با ظاهری منظم و رفتاری مؤدبانه، در جمع‌های کوچک دو یا سه نفره اسیران حضور می‌یافت. گاهی لب به گفتگو می‌گشود، گاه در حاشیه زمین فوتبال کنار تماشاگران می‌ایستاد و بی‌صدا نظاره‌گر بود. با وجود ظاهر صلح‌جویانه‌اش، اسیران با تیزبینی، فاصله خود را حفظ می‌کردند؛ مگر آنان‌که به‌طور خاص از سوی مسئولان داخلی اردوگاه مأمور تعامل و رصد او بودند. چرا که تجربه نشان داده بود مداراهای مشکوک می‌تواند مقدمه‌ای برای نفوذ و شناسایی باشد.

در واپسین روزهای سال ۱۳۶۵، یا شاید آغازین روزهای فروردین ۱۳۶۶، خبر شهادت سلیمان چهرازی، از اسیران قاطع ۲، بر اثر ابتلا به هپاتیت، فضای اردوگاه را اندوهگین ساخت. مراسمی برای گرامی‌داشت یاد او در آسایشگاه ۱۰ برگزار شد؛ محفلی بی‌سابقه از حیث حضور پرشمار و شکوه حزن‌آلودش. برخلاف دیگر سربازان بعثی که بی‌تفاوت از کنار مراسم می‌گذشتند، جندی مجهول در دل جمعیت حاضر شد. او با نگاهی موشکاف، سخنران، مداح و دیگر فعالان مراسم را زیر نظر گرفت، بی‌آنکه کلامی بر زبان آورد.

اردیبهشت ۱۳۶۶، ناگاه حدود ۳۵ نفر از شخصیت‌های تأثیرگذار اردوگاه ــ از جمله روحانیان، پاسداران، فرماندهان و فعالان فرهنگی دو قاطع ۲ و ۳ ــ به‌طور دسته‌جمعی از رمادی ۸ منتقل شدند. حدس و گمان‌ها، بی‌درنگ به سوی جندی مجهول رفت. بسیاری معتقد بودند که او، با یاری برخی عوامل نفوذی، فهرستی از چهره‌های کلیدی تهیه کرده و برای انتقال آنان زمینه‌سازی کرده است.

چندی بعد، جندی مجهول بی‌سر و صدا اردوگاه را ترک گفت. اتاقش اما خالی و قفل‌زده باقی ماند. کنجکاوی و دغدغه ذهنی برخی اسیران، منجر به طرحی پنهانی شد. پس از گذشت نزدیک به یک سال، چند نفر از اسیران موفق شدند در اقدامی مخفیانه وارد اتاق او شوند. آنچه کشف شد، سندی تکان‌دهنده بود: فهرستی از هشتاد نفر از فعال‌ترین، آگاه‌ترین و اثرگذارترین چهره‌های اردوگاه. نیمی از آن‌ها پیش‌تر منتقل شده بودند؛ اما نیمی دیگر همچنان در اردوگاه حضور داشتند.

با دقت و احتیاط، فهرست باقی‌مانده بازنویسی و دستکاری شد. نام‌های جدیدی به‌جای اسامی قدیمی نشستند. همین اقدام جسورانه باعث شد موج بعدی انتقال‌ها، با دامنه‌ای محدودتر صورت گیرد و اردوگاه، بخش بزرگی از سرمایه انسانی خود را حفظ کند.

گفتنی است؛ تصویر خبر توسط هوش مصنوعی ایجاد شده و واقعی نمی‌باشد.

انتهای پیام/

برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com

  • گیف اینستاگرامگیف تلگرامگیف آپارت  
۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
کد خبر : ۱۰,۰۷۳

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید