یلدای ۱۳۶۶، در کمپ ۹ عراق، شبی بدون سفرههای رنگین و صدای خانواده بود. اما در دل آن تاریکی، اسیران ایرانی با تقسیم یک پرتقال، روشنایی همدلی را به یادگار گذاشتند.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، شب یلدا، بلندترین شب سال، همواره یادآور گرمای جمعهای خانوادگی و طعم شیرین میوههای زمستانی است. اما برای اسیران ایرانی در کمپ ۹ رمادی عراق، یلدای سال ۱۳۶۶ طعمی دیگر داشت؛ شبی که در اوج محرومیت، یادها و همدلی، خاطرهای جاودان ساختند.
علیرضا محمودی مظفر، از اسیران کمپ ۹ رمادی (قاطع سه، آسایشگاه چهار)، روایت میکند که در دوران اسارت، میوه بهندرت به دست اسرا میرسید. اگر بخواهیم با اغراق هم حساب کنیم، در کل این سالها سهم هر اسیر از میوههای خراب و سالم، کال و رسیده، شاید به یک کیلوگرم هم نمیرسید. یک روز، فرمانده اردوگاه، سروان خضیر، به آسایشگاه ۴۸ نفره ما حدود ۷ تا ۸ کیلو طالبی داد. او با لحنی تمسخرآمیز پرسید: «شما در ایران از اینها خوردهاید؟» و ستوان استخباراتی اردوگاه با تکبر گفت: «اینها را شخص سیدالرئیس، صدام حسین، برای شما فرستاده!» اسرای ایرانی اما تنها با سکوت و لبخندی تلخ پاسخ او را دادند.
چند روز پیش از شب یلدا، به هر نفر یک پرتقال کوچک داده شد. بسیاری از اسرا بلافاصله پرتقالهای خود را خوردند، اما عدهای از جمله راوی و برخی دوستانش، آنها را نگه داشتند؛ شاید برای شبی که طعمی ویژه داشته باشد.
شب یلدا فرارسید. هیچچیز برای جشن نبود، جز خاطراتی که هر اسیر در ذهنش مرور میکرد: یاد شبهای یلدا در کنار خانواده، در جمع بزرگترها، یا زیر نور فانوسهای خانههای قدیمی. برخی از اسرا حتی از این دلخوشی هم محروم بودند؛ مثل معلم همیشه خندان، آقای محمود میری از بروجرد، که هفده ماه از خانوادهاش هیچ نامه یا عکسی دریافت نکرده بود.
ساعت ۹ شب، همه بیدار بودند. عدهای مشغول خواندن نامههای قدیمی، برخی دیگر در حال تماشای عکسهای خانوادگی، و گروهی از اهل ذوق، غرق در شعرخوانی با دیوان حافظ و سعدی و مولانا بودند. اما علیرضا و دوستانش، تصمیم دیگری گرفتند. آنها پرتقالهای کوچک خود را از کیسههایشان بیرون آوردند. بوی پرتقال فضای آسایشگاه را پر کرد و با شرم و حس همدلی، پرتقالها را به کوچکترین پرّهها تقسیم کردند تا همه افراد حاضر در آسایشگاه از آن بهرهمند شوند.
آن شب، در اوج محرومیت و دوری، اسرا با لبخندهایی بر لب و دلی پر از امید و مهربانی، شب یلدا را گذراندند. یلدای ۱۳۶۶ در کمپ ۹ عراق، با طعم پرتقالی کوچک در ذهن و دل آنان جاودانه شد.
پایان پیام/