سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!

اسارت آزادگان یک تعزیه‌ی واقعی و عینی بود

اسارت آزادگان یک تعزیه‌ی واقعی و عینی بود
وضعیت اسرای کشورمان در دوران دفاع مقدس بسیار سخت بود، به‌طوری که آن‌ها حتی اجازه توسل به اهل بیت‌(ع) را هم نداشتند و مورد ضرب و شتم ماموران رژیم بعث عراق قرار می‌گرفتند.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، وقتی آفتاب روز عاشورای سال ۶۱ هجری در سرزمین کربلا غروب کرد، اسارت خانواده امام حسین (ع) و همراهان ایشان در کربلا آغاز شد و عمر بن سعد کاروانی به تعداد مشهور ۸۴ نفر از اسیران کربلا را به سمت کوفه روانه کرد که در رأس آن‌ها امام سجاد (ع) و حضرت زینب کبری (س) حضور داشتند. این کاروان روز دوازدهم محرم به کوفه رسید تا دلیلی برای خوش‌خدمتی عمر بن سعد در بارگاه عبیدالله بن زیاد باشد .اسیران بعد از یک هفته اقامت در کوفه به دستور ابن زیاد به سمت شام حرکت داده شدند تا به کاخ یزید بروند. اسارت اهل‌بیت امام حسین(ع) یکی از جان‌سوزترین رویدادها در کل تاریخ محسوب می‌شود، رویدادی که داغ آن بر پیشانی تاریخ باقی مانده و هنوز هم بعد از چهارده قرن، قلب هر انسان مؤمن و آزاده‌ای را به درد می‌آورد.

وضعیت اسرای کشورمان در دوران دفاع مقدس بسیار سخت بود، به‌طوری که آن‌ها حتی اجازه توسل به اهل بیت‌(ع) را هم نداشتند و مورد ضرب و شتم ماموران رژیم بعث عراق قرار می‌گرفتند. در همین راستا «حسن اسلامپور کریمی» از آزادگان دوران دفاع مقدس خاطره‌ای را از عزاداری اسرای ایرانی در زندان‌های رژیم بعث عراق بیان کرده است که بخشی از آن به این شرح است:

«اسرای ایرانیِ دربند رژیم بعث عراق همه تلاش خود را می‌کردند تا کمی از سختی‌های اسارت را کم کنند، آنان با توسل به معنویات راه دشوار اسارت را به گونه‌ای متفاوت سپری کردند، به‌عنوان مثال زیارت عاشورا در اسارت صفای دیگری داشت، چون آزادگان خود را در نقش اسرای کربلا می‌دیدند، به عبارت دیگر اسارت یک تعزیه‌ی واقعی و عینی شده بود با این تفاوت که در آنجا خون واقعی بود نه رنگ قرمز، یزیدیان نیز همان بعثی‌های بی‌رحم بودند که به قصد کشتن می‌زدند، نه نمایشی و صوری، ضربات هم واقعی بود، با این تفاوت که در کربلا کابل و باتوم نبود و به جای آن‌ها نیزه‌ها و تازیانه‌ها بودند که بر بدن‌های اسراء فرود می‌آمد، اگر در شب عاشورا مناجات و ذکر، شیرینی بیشتری داشت، در اسارت نیز ذکر و زیارت و دعا، فضای اسارت را قابل‌تحمل می‌کرد.

به هر حال، جوان ایرانی و بسیجی به عشق «حسین علیه‌السلام» زنده است، ما می‌بایست هزینه‌های عزاداری برای محرم را می‌دادیم، محرم سال ۱۳۶۶ بود که براداران بند روبه‌رویی ما تصمیم گرفتند یک عزاداری درست و حسابی ترتیب دهند و به تهدیدهای بعثی‌ها توجهی نکنند. زیارت عاشورا با سوز و گدازی بی‌نظیر شروع شد، نوحه‌هایی نیز که مداحان از حفظ داشتند رونق دیگری به مجلس داده بود، عراقی‌ها از سر و صدای آن بند فهمیدند که اسیران قوانین مهمی را نقض کرده‌اند.

تماس با سلسله مراتب بالا باعث شد که صدها نیروی بعثی به اردوگاه ۱۱ تکریت گسیل شوند و عاشورایی دیگر به پا شود، میزان جراجات در اثر شکنجه‌ها خیلی زیاد بود، هیچ عزاداری سالم نماند و بعضی از آن‌ها از جوانان بسیجی مشهد بودند، قضیه از آنجا شروع شد که بعثی‌ها در هنگام سجده‌ی آخر زیارت عاشورا سر رسیدند، آن‌ها از پشت پنجره هر چه تهدید کردند، کسی از سجده برنخاست، این امر باعث خشم آن‌ها شد و آن‌ها بعد از باز کردن درِ آسایشگاه و آوردن اسرا به محوطۀ شکنجه‌گاه، صحنه‌های دلخراشی را از روی ددمنشی به وجود آوردند.

بارها با همین گوش خود شنیدم که بعثی‌های از خدا بی‌خبر می‌گفتند اگر حسین (ع) شهید شد به شما چه مربوط است، تازه امام حسین (ع) که عرب بود، اگر قرار باشد کسی برای او ناراحت باشد، باید ما باشیم نه شما آتش‌پرست‌ها و مجوس‌ها!؛ سلام بر آن‌هایی که ابتدا رزمنده اسلام شدند و سپس در اثر ضربات و صدمات جنگ و اسارت، جانباز گردیدند و بعد از دریافت مدال افتخار آزادگی و همدردی با اسیران کربلا، در گوشه‌ی غربتِ اسارت در اثر شکنجه‌ها و یا بیماری و عدم رسیدگی توسط بعثیان کافر، مدال شهادت را دریافت کردند.»

جام زهری برای پایان جنگ

روزهای پایانی تیرماه یادآور پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل از سوی ایران و پایان جنگ تحمیلی است، قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت یکی از قطعنامه‌های این شورا است که در ۲۹ تیر ۱۳۶۶ برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد. این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژه‌های به‌کار گرفته شده، مفصل‌ترین و از نظر محتوا اساسی‌ترین و از نظر ضمانت اجرا، قوی‌ترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بوده است. این قطعنامه بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد ولی بعد از گذشت یک‌سال و هفت روز در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران مورد پذیرش قرار گرفت. در نهایت امام خمینی(ره) در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ پیامی درباره پذیرش قطعنامه منتشر کردند که به «نوشیدن جام زهر» معروف شد. پذیرش این قطعنامه هرچند به معنای پذیرش آتش‌بس از سوی ایران بود ولی رژیم بعث عراق به حملات خود ادامه داد و مجدداً وارد خاک ایران شد تا شاید نقاط مهمی از جمله خرمشهر را به دست بیاورد و با وضع بهتر و به‌اصطلاح با دست بالاتری در مذاکرات حضور داشته باشد، اما موفقیتی به دست نیاورد و نهایتاً جنگ در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ پایان یافت.

در همین راستا، «سردار احمد غلامپور» از فرماندهان سال‌های دفاع مقدس درباره تغییر نظر امام خمینی(ره) و پذیرش قطعنامه، اظهار کرده است: « حضرت امام(ره) با توجه به پتانسیل و توانمندی‌های جمهوری اسلامی و نیروهای ما، این انتظار را داشتند که جنگ را با جنگ و نظامی‌گری به نقطه مطلوب و پیروزی برسانیم، اما متأسفانه به دلیل عدم همسویی و همپایی بین مسئولین سیاسی کشور و امام (ره)، این اتفاق صورت نگرفت. در هر حال با توجه به توانمندی‌های ما به لحاظ نیروی انسانی، انگیزه، مسائل اعتقادی و با وجود همه حمایت‌هایی که ابرقدرت‌ها از عراق می‌کردند، می‌توانستیم جنگ را با جنگ تمام کنیم، کما این‌که تا سال ۶۶ و در طول شش سال اول جنگ، دوران پیشرفت رو به جلوی ما و عقب‌نشینی و انحطاط دشمن بود.»

وی از ناراحتی فرماندهان دفاع مقدس پس از پذیرش قطعنامه خبر داد و گفت: «به اعتقاد من، نگاه فرماندهان منطبق با نگاه امام(ره) بود، در لحظات اولیه که قطعنامه از رادیو اعلام شد، بسیاری از فرماندهان مکدر و ناراحت می‌شوند و عزم این را می‌کنند که به تهران بیایند و به خدمت امام(ره) بروند و یک حالت احساسی بر آن‌ها غلبه می‌کند، اما بعداً با خود می‌گویند که حرف، حرف امام(ره) است و به هر حال تصمیم، تصمیم ایشان است و لذا تبعیت می‌کنند و مسأله را می‌پذیرند. امروز که چندین سال از جنگ می‌گذرد نگاه منصفانه این است که تصمیم امام(ره) بسیار عاقلانه، هوشمندانه و بر اساس مصلحت نظام بوده است، هر چند تلخ بوده باشد.»

پایان اسارت رزمندگان ایرانی پس‌از پذیرش قطعنامه ۵۹۸

بعد از قبول قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل توسط ایران و عراق و برگزاری جلسات مربوط به مذاکرات صلح دو کشور تحت نظارت سازمان ملل متحد که تقریباً دو سال به طول انجامیده بود، از اوایل اردیبهشت سال ۱۳۶۹ صدام با ارسال نامه‌های متعددی، تمایل خود را برای برگزاری مذاکرات دوجانبه بین دو کشور خارج‌ از مسیر نظارت سازمان ملل متحد ابراز داشت، در واقع رژیم زیاده‌خواه صدام که در راستای تمایلات جنگ‌طلبانه و متجاوزانه‌ی خود، قصد حمله به کشور کویت و اشغال آن را داشت، بیش از هر چیز باید از جانب همسایه قدرتمند مرزهای شرقی خود یعنی جمهوری اسلامی ایران آسوده‌خاطر می‌شد.

با پذیرش دوباره‌ی معاهده ۱۹۷۵ الجزایر از سوی صدام، عراق پذیرفت تا به نشانه حسن‌نیت، عقب‌نشینی از اراضی اشغالی ایران را از روز جمعه ۲۶ مردادماه ۱۳۶۹ برابر با ۱۷ اوت ۱۹۹۰ میلادی آغاز کند، همچنین عراق قبول کرد تا از همان روز مبادله‌ی فوری و همه‌جانبه اسرای جنگ به هر تعدادی که در عراق و ایران در اسارت به سر می‌برند را، آغاز کند.

با این توافق، ارتش عراق ظرف پنج روز تا ۳۰ مردادماه ۱۳۶۹ به مرزهای شناخته‌شده‌ی بین‌المللی بر اساس معاهده ۱۹۷۵ تحت نظارت گروه ناظر نظامی سازمان ملل متحد عقب‌نشینی کرد و دست از اشغال حدود ۲۶۶۳ کیلومترمربع از خاک ایران برداشت. پس از گذشت دو سال از پایان جنگ، اولین گروه ۱۰۰۰ نفره اسرای ایرانی در ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ از مرز خسروی وارد خاک ایران شدند و روز بعد به همین تعداد از اسرای عراقی به کشورشان بازگشتند، در نهایت ۵۵۴۳۸ نفر از اسرای عراقی در ۱۰۳ مرحله و ۳۹۴۱۷ نفر از اسرای ایرانی در ۷۰ مرحله مبادله شدند، تعداد ۵۷۴ نفر از اسرای ایرانی نیز در دوره اسارت به شهادت رسیدند.

با توجه به مطالب فوق،‌ رزمندگان ایرانی که برای دفاع مقدس از وطن و ناموس خویش، به جنگ تحمیلی با رژیم بعث عراق رفته و در زندان‌های آن‌ها اسیر شده بودند، با توسل به امام حسین(ع) و اسرای کربلاء در مقابل رنج‌های فراوان اسارت، مقاومت کرده و پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل، سرافرازانه به میهن اسلامی و شهیدپرور بازگشتند. بنابراین تاریخ معاصر کشورمان نشان می‌دهد که اصول اساسی انقلاب اسلامی ایران ریشه در اعتقادات شیعی و حماسه‌های حسینی دارد که جمهوری اسلامی را بیش‌از ۴۵ سال استوار و باعزت نگه‌ داشته است.

انتهای پیام/

برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com

  • گیف اینستاگرامگیف تلگرامگیف آپارت  
۳۰ تیر ۱۴۰۳
کد خبر : ۹,۶۷۵

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید