وقتی یک روز با مرحوم ابوترابیفرد دردودل میکردم رو به من گفت: اسارت بهشت معرفت، بهشت عبادت، بهشت خداشناسی، بهشت نوع دوستی، ایثار و حماسه اسرا بود.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، سعید اوحدی دستیار ویژه رئیس جمعیت هلال احمر و از آزادگان دوران دفاع در
بیان خاطراتی از حاج علی اکبر ابوترابی(سید آزادگان) در قطعه سرداران بی پلاک گلزار
شهدای بهشت زهرا (س) اظهار داشت: سال ۶۹ ما از اسارت آزاد شدیم. شبی خدمت
سید آزادگان حاج آقا ابوترابی رسیدیم و نماز را در مسجد امیر خواندیم.
آمدیم بیرون در خیابان کارگر پشت فرمان نشستم که ماشین را روشن کنم، باران
زده بود و خیلی دلم گرفته بود. ماشین را روشن نکردم خدمت حاج آقا عرض کردم
گاهی افکاری در زندگی مادی خطور میکند که احساس میکنم مرتکب گناه شدهام.
وی افزود: حاج آقا که خدایش بیامرزد و ما عمری را در دنیای اسارت کنارش
بودیم وقتی کسی دلش میگرفت ابتدا دستش را میگرفت و فشار میداد لبخندی
توام با آرامش داشت و وقتی این کار را میکرد انگار آرامش همه عالم به
انسان منتقل میشد. ایشان دستم را گرفت و گفت آقاجان چه افکاری به ذهنت
میآید؟ گفتم حاج آقا مردم دعا کردند و ما آزاد شدیم گاهی انقدر در این
دنیای مادی دلمان میگیرد که آرزو میکنیم کاش هیچ وقت آزاد نمیشدیم.
آزاده دوران دفاع مقدس بیان کرد: ایشان همینطور که دست من در دستش بود
گفت شما کفران نعمت نمیکنی، شما دعا میکنی و سپس گفت اسارت قطعهای از
بهشت بر روی زمین بود. شما برای آن بهشتی که از آن جدا شدیم دعا میکنید.
اسارت بهشت معرفت، بهشت عبادت، بهشت خداشناسی، بهشت نوع دوستی، ایثار و
حماسه اسرا بود.
انتهای پیام/
برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com