ریحانه برمک، فرزند آزاده مرتضی برمک در وصف همسر صبور آزاده زهرایی که این روزها در غم فقدان همسر قهرمان و ایثارگرش به سوگ نشسته است دلنوشتهای خواندنی دارد.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، همان روزی که با یک چمدان به مقصد مهمانی از خانهی آرزوهایت رخت بستی و دیگر رنگ زندگی و کاشانهات را ندیدی، دقیقا از همان روز انتخاب شدی فرشته جان.
خداوند تورا برگزید تا نماد استقامت باشی، ظاهرش این بود سید حسن اسیر چنگال دشمن بعثی شده، اما در قلبِ ماجرا تو محصور بودی. ده سال ساختی و اما نباختی، ده سال سوختی اما درخشیدی. درخششِ نورت از مرزها عبور کرد، حتی از دیوار های سنگیِ زندانِ موصل. روزنهی عشقِ تو سید حسن را زنده نگه میداشت.
آخه روزگارِ شما مثل حالا نبود. عشق رنگ و بویِ دیگری داشت. حاصل دلدادگی و علاقه، تاب و توانایی بود، آنهم در دلِ حال و هوایِ طاقت فرسای اسارت.
جگر گوشهی شش ماههات را یکه وتنها، ده سال پروراندی، سمیه در میان دستانِ امانتدارِ تو قد کشید. آیا قدرت و وفاداری چیزی جز این است؟ امتحانِ بندگیِ تو حتی پس از پایانِ اسارتِ پرستویِ سپیدت، نیز تمامی نداشت و سالها در مقامِ پرستاری دلسوز جلوه کردی. فراز و نشیب های زندگی نتوانست روحیهی نیرومندت را خدشه دار کند. یقین میدانم در این مصیبت هم تکیه گاه دخترانت خواهی بود.
با اینکه در برابرِ تک تک لحظههایِ جانفرسایِ پدر و هم بندانِ بزرگوارش در اسارت، تعظیم میکنم؛ اما اکنون ثبت رشادت های همسرانِ مظلومِ آزاده را رسالت خود میدانم.
خاله فرشتهی عزیزم، بانوی صبور و باوقار اندوه ما در غم از دست دادن آن عزیز بزرگوار در واژه ها نمیگنجد تنها می توانم از خداوند برایتان صبری عظیم و برای آن مرحوم روحی شاد و آرام طلب کنم.
ریحانه برمک، فرزند آزاده مرتضی برمک
انتهای پیام/
اعوذ بالله السمیع العلیم