وقتی جبهه باطل خود را در سراشیبی سقوط میبیند، پریشانحال و دیوانهوار دستوپا میزند و از هیچگونه منطق و عقلی پیروی نمیکند.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، تاریخ همواره صحنه رویارویی جبهه حق و جبهه باطل بوده است؛ چراکه اصولاً
همزیستی این دو جبهه به دلیل خوی استکباری و ضد انسانی جبهه باطل
امکانپذیر نیست؛ بنابراین مستکبران در طول تاریخ با تمام قدرت در برابر
مستضعفان صفآرایی کرده و مقابل آنها ایستادهاند؛ اما با وجود این، جبهه
حق بوده که نهایتاً در مقابل جبهه باطل به پیروزی رسیده است.
جبهه باطل با تحت سیطره قرار دادن ابزارهای قدرت در جهان نظیر
سازمانهای بینالمللی و حقوقبشری، شرط جهانی شدن را بهگونهای تعریف
کرده که همه کشورها و ملتها، در جبهه آنها و تحت سیطره آنها قرار
بگیرند؛ بنابراین اگر ملتی بخواهد مقابل خواسته جبهه باطل بایستد و حقوق
مشروع خود که کمترین آن استقلال، آزادی و حفظ تمامیت ارضی خود است را
مطالبه کرده و برای رسیدن به آن مبارزه کند، دیگر نه جان آن ملت برای
سازمانهای بینالمللی اهمیت دارد و نه استقلال و آزادی آن؛ بنابراین امروز
شاهد هستیم که با وجود کشتار وحشیانه بیش از ۱۰ هزار نفر در نوار غزه، به
اصطلاح «کک سازمانهای مدعی انساندوستی و حقوقبشری هم نمیگزد»؛ چه رسد
به اینکه بخواهند قطعنامهای علیه جنایات رژیمصهیونیستی که در جبهه
خودشان قرار دارد، صادر کنند.
مستکبران در طول تاریخ هیچگاه برنتابیدند که نور الهی، عالم را روشن
سازد؛ چراکه نور الهی برای مستضعفان که تحت استثمار مستکبران قرار دارند،
آگاهیبخش بوده و آنها را بیدار، آگاه و شجاع میکند و در برابر جبهه باطل
قرار میدهد؛ بنابراین در طول تاریخ، دنیای کفر همواره مقابل جهان اسلام
ایستاده است؛ اما با وجود این، باز هم این جبهه حق بوده که در برابر جبهه
باطل پیروز شده است؛ هرچند که جبهه باطل در میدان جنگ هم پیروز بوده باشد؛
اما حوادثی نظیر عاشورا نشان داده که «خون بر شمشیر پیروز است»؛ بر این
اساس، مسلمانان همواره با وجود قلّت، در برابر کثرت یعنی دنیای کفر پیروز
شدهاند؛ البته هر موقع مسلمانان علیرغم اینکه در کثرت هم بوده باشند،
اما چنانچه در مسیر جهاد در برابر دنیای کفر کوتاهی ورزیده باشند، ضربه و
شکست خوردهاند.
امروز جهان اسلام در نوار غزه شاهد یک صحنه واضح از تقابل جبهه حق و
جبهه باطل است؛ جنگی که در آن، جبهه باطل تمامی توان نظامی و سیاسی و همه
ثروت، زور و قدرت خود را به میدان رویارویی با جبهه حق آورده است و
میخواهد رژیم صهیونیستی را که عصاره تمامی قدرت، سیاست، زور و مکرش است
در برابر اسلام غلبه دهد و نگذارد تا آبرویش برود؛ بنابراین از تمام
ابزارهای نظامی، سیاسی و حقوقبشری که آنها را تحت سیطره خود دارد، برای
بازگرداندن آبروی ریختهشدهاش استفاده میکند و در این راستا تمامی
ادعاهای خود درباره انسانیت و حقوقبشر را زیرسوال میبرد و ضمن سکوت در
برابر کشتار ۱۰ هزار نفر در غزه به رژیمصهیونیستی برای ادامه جنایات
جنگیاش چراغ سبز نشان میدهد؛ چراکه میداند در جریان عملیات
«طوفانالاقصی»، مقابل رزمندگان مقاومت فلسطین که در محاصره، فشار و قلّت
قرار دارند، علیرغم همه امکاناتی که در اختیار دارد، شکستی غیرقابل ترمیم
را متحمل شده است.
جبهه باطل این روزها در «نظم نوین جهانی»، در سراشیبی سقوط قرار گرفته
است؛ از سویی آمریکا که «شرّ مطلق» و «شیطان بزرگ» است، رو به افول بوده و
رژیمصهیونیستی نیز خصوصاً بعد از «شکست غیرقابل ترمیم» در عملیات
طوفانالاقصی، یک قدم دیگر به لبه پرتگاه نابودی نزدیکتر شده است؛
بنابراین وقتی جبهه باطل خود را در سراشیبی سقوط میبیند، پریشانحال و
دیوانهوار دستوپا میزند و از هیچگونه منطق و عقلی پیروی نمیکند و
مانند ساختمانی که در حال فروریختن است، آنچه که در اطرافش قرار دارد را
زیر آوار میبرد و یا همانند یک سلاح کشتار جمعی منفجر میشود؛ اما
بههرحال هرچقدر هم که انسانهای بیگناه را به خاک و خون بکِشد، باز هم
نابود میشود و سرانجام این جبهه حق است که پیروز و سربلند خواهد شد؛
فَإِنَّ حِزبَاللَّهِ هُمُ الغالِبونَ.
انتهای پیام/
إِلَهِی وَ رَبِّی مَنْ لِی غَیْرُکَن