حاج آقا ابوترابی(ره) فردی است که میشل مسیحی، رئیس هیئت صلیب سرخ جهانی در عراق، درباره شخصیتش اینگونه گفته است: “اگر دنیا بر محور وجودی ابوترابی بچرخد، عالم گلستان می شود.”
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، سیدعلی اکبر ابوترابیفرد، یکی از روحانیون و مجاهدان برجستهای بود که
ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی او در هشت سال دفاع مقدس و سختترین روزهای
اسارت سبب شد تا سید آزادگان نام بگیرد و به عنوان الگو به نسل امروز معرفی
شود.
هنوز چند ماهی از جنگ تحمیلی سپری نشده بود که تقدیر بر این قرار گرفت
تا سید علی اکبر ابوترابی به اسارت نیروهای بعثی عراق در آید و در طول هشت
سال دفاع مقدس در اردوگاه های عراقی، با تیغ زبان به مصاف دشمنان برخیزد و
روشنی بخش جمع اسیرانی باشد که به مرور زمان بر تعداد آنان افزوده می
شد.
در ادامه خاطره ای از ایشان آمده است که تقدیم نگاهتان می گردد:+
کابل را از زمین برداشت
درباره حاج آقا سید علی اکبر ابوترابی(ره) اسرا نقل می کنند: هر وقت با
خیزران میزدند، بعدش روضه حضرت زینب سلام الله علیها میخواند و گریه
میکرد.
می گفت: «ما مَردیم و بدنمون آماده رزم وای به حال زنها و بچهها.»
افسر نزار جدی بود.
از آن سنگدلها.
از کنارشان رد میشد که حاجآقا ابوترابی(ره) از صف بیرون آمد و گیوهای که بچهها بافته بودند داد دستش.
تعجب کرد پرسید این چیه؟
حاجآقا گفت هدیه است برای شما.
چند لحظهای مکث کرد نگاهی به حاجآقا انداخت و نگاهی به گیوه، دستش را بالا آورد احترام نظامی گذاشت و بیرون رفت.
یک نهجالبلاغه به ما دادند.
حاجآقا گفت: «فردا صبح این کتاب را میبرند بیاین حفظش کنیم»
نهجالبلاغه ۸۰۰ صفحهای را بین ۲ هزار نفر تقسیم کرد.
صبح فردا یک نهجالبلاغه در دل ۲ هزار نفر بود.
حاج آقا فیروز عباسی، خاطره ای از رفتار حاج آقا ابوترابی در ایام اسارت
با سرباز دشمن زیر شکنجه نقل می کند که تامل برانگیز است: “سربازهای عراقی
دو طرف راهرو ایستاده بودند و بچه ها که می خواستند از جلوی آنها رد بشوند
با کابل می زدند. حاج آقا هم در بین بچه ها بود. … لحظه ای، زیر شکنجه تا
کابل یکی از سربازها از دستش افتاد حاج آقا ایستاد، خم شد، کابل را از زمین
برداشت و به دست او داد. سرباز عراقی چند لحظه خیره خیره به حاج آقا نگاه
کرد. بعد کابل را به زمین انداخت و رفت. آن سرباز بعد از آن، هیچ وقت با
کابل به جمع اسرا نیامد.”
حاج آقا ابوترابی(ره) فردی است که میشل مسیحی، رئیس هیئت صلیب سرخ جهانی
در عراق، درباره شخصیتش اینگونه گفته است: “اگر دنیا بر محور وجودی
ابوترابی بچرخد، عالم گلستان می شود.”
حشمت الله برچلو، مترجم نیروهای صلیب سرخ در اردوگاه موصل، خاطره ای از
گفت و گویش با پی یر، رئیس صلیب سرخ که پس از ملاقات یک ساعت و نیمه با حاج
آقا ابوترابی انجام شده، بیان می کند: “ایشان حدود یک ساعت و نیم با حاج
آقا صحبت کرد، وقتی حرفهایش تمام شد از او پرسیدم: بزرگ ما را چطور دیدید؟
گفت: اگر ما در دنیا فقط ۵ نفر سیاستمدار مثل ایشان داشتیم، دنیا اصلاح می
شد. ایشان واقعا مرد بزرگی هستند و من نظیرشان را در هیچ اردوگاهی ندیده
ام.”
سید یاسر ابوترابی خاطره ای از آیت الله العظمی بهجت در واکنش به رحلت
حاج آقا ابوترابی را تعریف کرده و گفته است: در دیداری که پس از ارتحال
پدرم با مرحوم آیت الله بهجت داشتیم به ما فرمودند: مبادا ناراحت شوید که
پدرتان از دنیا رفته است، پدر شما از اولیاءالله بوده و مرگش هم اختیاری
بوده است.