بسیاری از این اسرای دفاع مقدس پس از آزادی بعدها بیان کردند که چطور سازمان منافقین در جاسوسی و حتی شکنجه از اسرا به بعثیها کمک میکردند.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، در جنگ تحمیلی حدود ۴۵ هزار اسیر ایرانی در اردوگاههای دشمن
بعثی حضور داشتند. بسیاری از این اسرا بعدها بیان کردند که چطور سازمان
منافقین در جاسوسی و حتی شکنجه از اسرا به بعثیها کمک میکردند و خیانت را
در خصوص کشور و هموطنانشان به اوج رسانده بودند. با هم نگاهی به عملکرد
منافقین در اردوگاههای اسرای ایرانی میاندازیم.
بازجویی از اسرا
یکی از متداولترین فعالیتهای
منافقین در اردوگاههای بعثی، کمک به بعثیها در بازجویی از اسرا بود.
آنها هرچند نقش مترجم را بازی میکردند، اما آن طور که آزادگان بیان
میدارند، در بسیاری از مواقع پا را فراتر میگذاشتند و سعی میکردند
اطلاعات را از زبان اسرا بیرون بکشند و در اختیار دشمن قرار بدهند. در برخی
از مواقع نیز خود این منافقین نقش بازجو را برعهده میگرفتند و اسرا را
مورد بازجویی قرار میدادند. جالب است که آنها غضب بیشتری نیز نسبت به
بازجوهای عراقی نشان میدادند و اسرا را به شدت تحت فشار قرار میدادند!
جاسوس پروری
یکی
دیگر از اعمالی که منافقین در اردوگاهها انجام میدادند، جاسوسی از اسرا
بود. آنها گاه خودشان را به عنوان یک اسیر بین اسرای تازه وارد جا
میدادند و گاه به جذب عناصری میپرداختند که برای برخورداری از حداقلترین
امکانات، حاضر به همکاری با آنها میشدند. جاسوسی از اسرا، بحثی است که
در همه اردوگاههای دشمن بعثی بدون استثنا وجود داشت و باعث سختتر شدن جو
اردوگاهها و فشار روانی مضاعف به آزادهها میشد.
تبلیغات و جذب
جذب
افراد وامانده و خودفروخته، عملیات فریبی بود که منافقین حساب ویژهای روی
آن باز کرده بودند. آنها از شرایط سخت اسرا در اردوگاهها استفاده کرده،
سعی میکردند از بین افراد ضعیف و وامانده، نیرو جذب کنند. غالباً به اسرا
گفته میشد که در صورت همکاری با منافقین میتوانند به سرعت به یک کشور
اروپایی بروند و از مواهب زندگی در آنجا بهره ببرند! اما پس از جذب یک فرد و
همین طور در اختیار قرار دادند اطلاعات لازم، منافقین از این افراد برای
مقاصد خود استفاده میکردند. چنانچه تعدادی از این فریب خوردهها، در
عملیات مرصاد به نفع منافقین وارد عمل شدند و همان جا کشته شدند. کسی که
میتوانست در جبهه اسلام سعادت شهادت را نصیب خود کند، در لشکر نفاق کشته
میشد و لکه ننگی را تا ابد به پیشانی خود میزد.
جعل نامه اسرا
خواندن،
سوءاستفاده و حتی جعل نامه اسرا، از دیگر اقدامات خائنانه منافقین در
اردوگاههای بعثی بود. یکی از اسرا تعریف میکند که وقتی او را به
استخبارات میبردند و گذرش به قسمت استقرار منافقین میافتد، به عینه
میبیند که چطور اعضای سازمان، بسیاری از نامههای اسرا به خانوادههایشان
یا بالعکس نامه خانوادهها را بدون اینکه به مقصد برسانند، بایگانی کرده و
آنها را در راهروی قسمت مربوطهشان روی زمین پخش کرده بودند.
در
بسیاری از مواقع، منافقین علاوه بر اینکه سعی میکردند از نامه اسرا
اطلاعات کسب کنند، اطلاعات غلط و گمراه کننده را در نامه خانوادهها
گنجانده و به اسرا انتقال میدادند. به عنوان نمونه، یکی از اسرا که دارای
فرزند کوچکی بود و منافقین از نامهاش پی به این امر برده بودند، از قول
یکی از اقوام این آزاده برای او نامه مینویسند و عنوان میدارند که فرزندت
درگذشته است. آنها این چنین کارهای کثیف و غیر انسانی را به دلیل شکستن
روحیه آزادهها و بهرهبرداری از این موضوع انجام میدادند.
مواردی که
ذکر شد، تنها بخشی از خیانت و جنایت منافقین در حق هموطنان در بندشان بود.
اسرایی که در اردوگاههای دشمن بعثی دستشان از دنیای خارج کوتاه بود و طعم
تلخ خیانتهای منافقین را با گوشت و استخوانشان احساس میکردند. چنین
رویکردی بود که باعث شد منافقین در مسیر خیانت هیچ حد و مرزی نشناسند و حتی
به خاک آبا و اجدادیشان تجاوز کنند. اما در عملیات مرصاد بسیاری از آنها
هلاک شدند و به سزای اعمالشان رسیدند.
انتهای پیام/
آزادگان آبروی ملت را حفظ کردند. مقام معظم رهبری