آقای صادق پاشایی آزاده سرافرازی است که پس از گذشت سالها از آزادی خود همچنان شور آن دوران را در وجود خود زنده نگه داشته و احساسش را از آن دوران به زبا شعر بیان می کند.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، وقتی قرار است با آزاده ای همکلام شویم قبل از آنکه چشم و گوشمان را در گیر خاطرات و صحبتهایش کنیم باید به او دل بدهیم تا بتوانیم ناگفته هایش را بشنویم. تا به درون زیبای یک آزاده راه پیدا نکنی او تو را شریک خاطرات خود از نمی کند.
آقای صادق پاشایی آزاده سرافرازی است که پس از گذشت سالها از آزادی خود همچنان شور آن دوران را در وجود خود زنده نگه داشته و احساسش را از آن دوران اینگونه بیان میکند:
این مذهب و ایمان و این خط رسالت
بعداز پیمبر منتقل شد بر ولایت
هرچند ، کج اندیشان و بدخواهانِ اول
دنبالِ دنیا گشتن و غصب خلافت
***
اما تداوم یافت، خطّ نابِ اسلام
در خاندان عترت و راه امامت
همواره خون شیعیان، کرد آبیاری
نخلِ تشیع ، بارور شد باصلابت
***
وقتی که جیش بعثیان، بر مُلکِ ما تاخت
یک حرف فرمود آن امام ِ با شهامت
" باید تنور جبهه ها را گرم دارید "
هان ای " جوانان ِ غیور و با رشادت"
***
شد جبهه ها میدان شور و رزم و پیکار
آنجا معطر گشت از بوی شهادت
هر انفجار ِتیر و ترکش در پی اش داشت
زخمی شدن، معلولیت، درد و جراحت
***
دشمن مجهز بود و دائم مکر میکرد
می شد نصیب عده ای رنج اسارت
صدام تنها نه ، کنارش کفر و الحاد
از هرجهت کردند از شرّش حمایت
***
اما در این سو ، جبهه ی ایمان و حق بود
اینجا خدا میکرد لشکر را هدایت
یک جمله باید گفت بر اعداء اسلام
گشته نصیب دشمنان ِ ما حماقت
***
پایان گرفت آن جنگِ تحمیلیِ دوران
ایران بمانْد از ماجراها، در سلامت
صدام شد معدوم و حزب بعث ، مختوم
آزاده ها دیدند در ایران سعادت
انتهای پیام/
آزادگان آبروی ملت را حفظ کردند. مقام معظم رهبری