محال است قبل از اینکه حرفها و خاطرات آقای غلامی را بشنوی قادر به تشخیص این واقعیتها باشی که چنین انسان متین، موقر و آرامی خنثی کننده حدود شش هزار مین و بمب در خط مقدم جبهه های نبرد باشد.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، استان خراسان رضوی، در آستانه ورود به منزل دو تن از افسران ارشد ارتش پذیرای ما شدند و هنگام ورود دو دختر بچه خردسال و دوست داشتنی با گوشی و دوربین از ما استقبال و شروع به فیلمبرداری از گروه بازدید کننده کردند.
این نوع استقبال از گروه تازگی داشت و حاکی از آمادگی قبلی آنها بود. پیام دیگر این استقبال که خیلی برای ما اهمیت داشت این بود که شخصیت آزاده عزیزی که به دیدارش آمدیم برای ارتش و بستگانش از اهمیت زیادی برخوردار است که اینگونه مثل پروانه دور او جمع شده اند. به هرحال وارد خانه آزاده سرافراز شمس الدین غلامی شدیم. آزاده ای که جزو اسرای مفقود ارتش بوده و کارنامه درخشانی از مجاهدت و ایثار و فداکاری در کارنامه پر افتخارش به ثبت رسیده است ..
محال است قبل از اینکه حرفها و خاطرات آقای غلامی را بشنوی قادر به تشخیص این واقعیتها باشی که چنین انسان متین، موقر و آرامی خنثی کننده حدود شش هزار مین و بمب در خط مقدم جبهه های نبرد باشد.
کسی که با مجاهدتهای خود پاک کننده معبر برای عبور بی خطر رزمندگان اسلام بوده است و از سویی هر لحظه در تیررس دشمن بوده و امکان انفجار بمب یا مینی وجود داشت. اما این آزاده سرافراز از میان این همه خطر به سلامت گذشت تا امروز شاهدی باشد بر صلابت و استقامت پولاد مردانی که حتی بمب های دشمن هم قادر به جابجا کردن آنها نبودند.
بالاخره دست تقدیر و حوادث پیش بینی نشده جنگ او را در چنگال دشمن بعثی گرفتار کرد و در تاریخ 1367/4/21 به اسارت درآمد. وی پس از چند روز شکنجه و بازجویی روانه «کمپ 12» تکریت می شود تا اینکه پس از 25 ماه همراه با سایر آزادگان به وطن باز میگردد.
آقای غلامی در بخشی از خاطرات مربوط به دوران اسارت خود می گوید: «اسراء از کوچکترین فرصتهای خود نهایت بهره برداری را می کردند. به عنوان نمونه از خاکهای کف اردوگاه برای نگارش و فراگیری زبان عربی و انگلیسی استفاده می کردند». وی از اسرایی یاد می کرد که حتی تحت سخت ترین شکنجه ها نیز حاضر نبودند دست از حمایت خود از امام (ره) بردارند. غلامی همچنین با اشاره به خاطرهای گفت: «زمانی که ارشد آسایشگاه بودم به خاطر مسئولیتی که داشتم می بایست در مقابل رفتارهای سایر دوستان اسیر خود واکنش نشان داده و حتی آنها را کتک بزنم. وقتی خودم را ناتوان از انجام این رفتار دیدم به بهانه مریضی از ارشدیت انصراف دادم.
آقای غلامی پس از بازگشت به وطن به عنوان فردی متخصص در عملیاتهای مرتبط به انفجار در پروژه های بزرگی به کشور خدمت نموده است.
گفتنی است؛ در این دیدار که گروهی از افسران ارشد و مقامات قرارگاه منطقهای شمال شرق نزاجا و گروه مهندسی رزمی 444 خراسان نیز حضور داشتند، خواهر زاده آقای غلامی که از جمله افسران حاضر در جلسه بود بار ها لب به سخن گشود و مثل یک سخنگوی مبرز و مسلط و با اشتیاق از رشادت ها و تواناییهای دایی خود سخن گفت و مورد تمجید قرار داد، از اسارت و دلتنگی های نبودن دایی، از حمایتهای پدرانه آقای غلامی و از نقش ارزنده ای که وی در تشویق ورودش به ارتش داشته است و خلاصه صحبتهای جالبی داشت و در مقابل دایی همانند مریدی که در خدمت مرادش می باشد سخن گفت.
موسسه پیام آزادگان خراسان رضوی برای کلیه غیورمردان ارتش جمهوری اسلامی و آزادگان سرافراز آنها و به ویژه آقای غلامی آرزوی نیکبختی، سلامتی و عاقبت بخیری دارد.
«موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی»
انتهای پیام/
وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِکَ مِنَ الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ.