حاجآقا رفت و کنار آشپزها نشست، شروع کرد به پوستکندن بادمجانها و پاککردن سبزیها. بچهها ناراحت شدند، گفتند «شما چرا زحمت میکشین، اجازه بدین خودمون این کارا رو انجام میدیم»...
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، وجود
سیدعلیاکبر ابوترابی برای آزادگان در اسارت یک نعمت بزرگ بود. گویی خدا
او را فرستاده بود تا در دوران سخت اسارت، مراقب جسم و جان و روح آزادگان
باشد.
اگر حضور سید آزادگان نبود، اسرای ایرانی
صدمات و لطمههای بزرگی از دشمن بعثی میخوردند. مرحوم ابوترابی با درایت،
بزرگمنشی و اخلاصش با جان و دل از آزادگان مراقبت میکرد و معتقد بود یک
اسیر ایرانی باید سالم به میهنش بازگردد. آنها که مرحوم ابوترابی را
دیدهاند از تأثیر بزرگی او در زندگیشان میگویند و معتقدند آشنایی با سید
آزادگان بزرگترین توفیق و لطف زندگیشان بوده است.
به نقل از کتاب «حجت اسلام» به کوشش بیژن کیانی و به روایت آزاده مهراب کُرایی آمده است:
حاجآقا رفت و کنار آشپزها نشست، شروع کرد به پوستکندن بادمجانها و پاککردن سبزیها. بچهها ناراحت شدند، گفتند «شما چرا زحمت میکشین، اجازه بدین خودمون این کارا رو انجام میدیم». حاجآقا گفت: «چه افتخاری بالاتر از خدمت به اسرا».
برای سفارش کتاب «حجت اسلام» اینجا کلیک کنید
انتهای پیام/
ای پروردگارم، هرگز چشم برهمزدنی مرا به خود وامگذار؛ نه کمتر از این و نه بیشتر.