موسسه یک بانک اطلاعاتی یعنی آرشیوی از اسناد دارد که پیوسته در حال ارتقا است.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، وقتی
جنگی هشت ساله بر میهن تازه رسته از حکومت ستمشاهی تحمیل شد، مردمی
عاشقانه به جبهههای جنگ پیوستند. شهادت، اسارت و جانبازی سرنوشت قهری
آنانی بود که به جز دفاع از مرز وبوم این کشور و پاسداشت ارزشهای والای
انقلاب اسلامی به چیز دیگری نمیاندیشیدند. در این میان عدهای همچون حضرت
زینب و اسیران مظلوم کربلا، دوران تلخ و سخت اسارت را چشیدند. دغدغة روایت
و ثبت خاطرات و وقایع آن روزها سبب شد تا به همت سید آزادگان، سیدعلی اکبر ابوترابی، مجموعهای شکل بگیرد که هدف آن ترویج و تبیین فرهنگ آزادی و آزادگی است.
مصاحبه پیش رو به منظور مروری بر فعالیتها و دستاوردهای مؤسسه پیام آزادگان
از گذشته تا به امروز شکل گرفته تا بخشی از همت بلند و تلاش ارزشمند این
مجموعه در ثبت تاریخ اسارت، خاطرات آزادگان هشت سال دفاع مقدس و ترویج
فرهنگ آزادگی را بنمایاند.
این گفتوگو در تاریخ 19 بهمن 1401 با سرکار خانم فرزانه قلعهقوند، معاون پژوهشی مؤسسه پیام آزادگان صورت گرفته است که در چهار بخش و در این گزارش بخش چهارم آن تقدیم نگاه شما مخاطبین عزیز خواهد شد.
بخش چهارم:
تحلیل شما از وضعیت فعلی نشر در حوزه ادبیات پایداری به ویژه پژوهش چیست؟
واقعیت
امر این است که وضعیت نشر مساعد نیست؛ اوضاع اقتصادی مردم در زندگی روزمره
و عدم تناسب آن قیمت پشت جلد کتاب انگیزه و زمانی کافی برای مطالعه باقی
نگذاشته است. واقعیت تلخ امروز نداشتن جایگاه مطالعه است که جایی در سبد
خلقالله ندارد. با بررسی نتایج کمی حاصل از عنوان شمارگان کتابهایی که
ظرف این سالها به چاپ رسیده است، میتوان متوجة این قضیه شد و حوزة ادبیات
پایداری هم از این قاعده مستثنی نیست، بهخصوص در اوضاع کنونی. قبلاً
ادبیات پایداری مخاطب خاص نداشت و از هر باور و طرز تفکر و فرهنگ و ... به
سراغ این حوزه میآمدند. البته کتابهایی که مورد عنایت مقام معظم رهبری
قرار می گیرند، هنوز هم طیف زیادی را به خود جذب میکنند.
اوضاع
کتابهای پژوهشی کمی متفاوت است، اینگونه آثار گرچه مخاطب عام ندارد، اما
همان تعداد محدود و خاص نیز ناگزیر به مراجعه به این آثار هستند، در ثانی
آثار پژوهشی حاصل یافتههای یک فرایند علمی است و ماندگاری خوبی دارد،
بنابراین به نظر من همچنان مراجعان خودش را دارد.
درباره پروژه اردوگاهپژوهی بیشتر توضیح بفرمایید.
بهطورکلی
اسرای ما دوران اسارت خود را در 20 اردوگاه و چندین زندان گذراندند که
تعدادی از این آزادگان ثبت نام شده و تعدادی هم مفقود بودند و تا پایان
جنگ خانوادههای اسرا از آنها اطلاعی نداشتند. اردوگاههای 1، 2، 3، 4
موصل، 17 تکریت، 6، 7 (اردوگاه اطفال یا بینالقفصین)، 8، 9، 10 و 13 رمادی
ثبتنام شده بودند، اردوگاه تکریت 5 را که در سه قسمت میتوان تعریف کرد،
هم آزادة ثبتنام شده داشت و هم مفقود، قسمت سوم در مردادماه 1367 با
انتقال حدود 750 شکل گرفت که تا پایان دوران اسارت مفقود بودهاند. تعداد
اسرای ایرانی، 39 هزار و 26 نفر بودند که از این تعداد نزدیک به 23 هزار
اسیر مفقودالاثر داشتیم یعنی 48 درصد از اسرای ایرانی ثبت نام شده و 52
درصد تا پایان جنگ مفقودالاثر بودند. بنابراین بیشتر اسرا ثبتنام نشده و
از چشم صلیبسرخ دور مانده بودند. این اسرا در اردوگاههای 11، 12، 14، 15،
16، 19 و 20 تکریت، 17 نهروان و 18 بعقوبه، نگهداری میشدند. در طرح
اردوگاهپژوهی، بناست با توجه به اطلاعات جمعآوری شده، هر اردوگاه در یک
کتاب معرفی شود که این کار در مرحله نگارش و تدوین است و انشاءالله در 21
جلد به چاپ خواهد رسید.
تازهترینها و مهمترینهای نشر پیام آزادگان را معرفی کنید.
بخش اعظمی از کتاب های ما خاطرات آزادگان و اغلب خاطرات خودنگاشت است. کتابهای پژوهشی از اهمیت خاصی برخوردار است.
کتابهای:
ارشد سلطنتی، چند وجب جای خالی، عکس دستهجمعی، آزادی بیان، نغمههای کبود
(سرودهای اردگاهی)، مثل عیددیدنی، گل کاشتی عباس، پنج خطی و مجموعة 20
جلدی (پالتویی) سفری کوتاه به اردوگاه [ البته در سال جاری کتاب پنج خطی،
غروب هشتم اسفند، تکههای کوچک سیب و مثل صفحة شطرنج نیز به این لیست اضافه
شده است.] از تازهترین آثار ما در سال جاری است، که هر کدام در جای خود
اهمیت دارد، زیرا در اردوگاههای مختلف اتفاق افتاده است و مشترک نیست.
اهمیت «سفری کوتاه به اردوگاه» هم بهدلیل پژوهشیبودن آن است.
در
تولید و نشر آثار، مخاطبیابی برای شما اهمیت بیشتری دارد یعنی رویکرد
مجموعه، خواندنیکردن آثار است یا کار علمی و دقیق را مبنا قرار داده اید؟
چون یکی از مسائل مهم در مستندنگاری و ثبت خاطرات، دقت در استناد و جلوگیری
از تحریف تاریخ است تا کار سالمی به دست مخاطبان برسد. توجه شما به صحت
روایت و استناد در آثار به چه شکلی است؟
قطعاً هردوی این فاکتورها در
کنار هم و شاید با کمی اختلاف برای ما حائز اهمیت است، همانطوری که کلاس
بدون دانشآموز مشتی گچ و خاک و سیمان است و دیگر اسمش کلاس نیست، کتاب هم
نوشته میشود تا خوانده شود و بدون خواننده به چه کاری میآید؟ اما برای ما
تفاوت دیگری هم دارد، ما برای جلب و جذب مخاطب اصل را فدا نمیکنیم، شخص
اول کتاب (اسمش را هر چه بخواهید بگذارید، چه فرقی دارد راوی، قهرمان یا
نقش اول) در آثار ما صرفاً خودش است، او را با ابزار ادبیات آرایش و پیرایش
نمیکنیم و از او شخص دیگری نمی سازیم تا خواننده خوشش بیاید، سعی میکنیم
روان و درست بنویسیم.
نکتة دیگر و قابلتأملی که شاید فقط در انتشارات
پیام آزادگان به آن توجه میشود، حساسیت دوستان ما نسبت به درستبودن
اتفاقات و افراد است، همان چیزی که ما را وادار میکند صفر تا 100 مطالب
کتاب را راستآزمایی کنیم، شاید این فرصت که همان دسترسی ما به جامعة
آزادگان است، در این مسیر بیتأثیر نباشد.
این نکته آنقدر اهمیت دارد که
همان روزهای نخست که به مجموعه پیوسته بودم و شناخت و تجربة کافی نداشتم،
در یک اشتباه جزیی و شاید قابل اغماض مجبور شدم، یک چاپ کتاب را خمیر کنم
تا توزیع نشود.
مشکلات پیش روی شما در تدوین و جمعآوری اطلاعات چیست؟
من
به عنوان معاون پژوهشی، نشر کتاب و پیگیری و مدیریت آثار پژوهشی و طرح ها
را توأم انجام میدهم که هرکدام در جای خود نیاز به یک تیم مجزا دارد و به
قول خودم یک لشکر آدم! این درهمتنیدگی به کار لطمه میزند. مدیریت
پروژهها و طرحها و اصولاً آثار پژوهشی که داستان خودش را دارد، در نشر
کتاب پس از دریافت خاطره، ویرایش، بازنویسی، پیگیریهای مالی و چاپخانهای
و حتی توزیع با ماست که این کار انرژی زیادی از ما میگیرد و سبب میشود
که ما به آن صد نرسیم. البته کارهای خوبی انجام دادهایم و تلاش ما بر این
بوده که تطبیق استنادی و راستیآزمایی را هم انجام دهیم که کار بسیار سختی
است. یکی از دلایل سختی کار راستآزمایی این است که در دوران اسارت،
بچهها همدیگر را با اسم و فامیلی نمیشناختند و مثلاً به حسین عباسزاده
خالدی، عباس تهرانی میگفتند. حالا من دو عباس تهرانی دارم و چهطور باید
او را پیدا کنم. یا مثلاً در مواردی اصلاً فامیلی مطرح نبوده و به اسم پدر
یا پدربزرگ شناخته میشدند. گاهی چون فامیلی مشخص نبوده براساس کاری که
آنجا انجام میدادند، شناخته می شدند؛ مثلاً احمد آشپز. کار بسیار مشکلی
است و به همین دلیل من قدم به قدم، آسایشگاه به آسایشگاه باید بگردم تا
افراد را پیدا کنم. گاهی در آرشیو اطلاعات هم وقتی به سراغ شماره فردی می
رویم، متوجه تشابه اسمی میشویم؛ مثلاً در آرشیو 5 تا محمدعلی داریم و بعد
باید بر اساس اطلاعات دیگری مثل زمان اسارت، نام اردوگاه، محل تولد و ...
آنها را شناسایی کنیم. این کار در عین دشواری بسیار باارزش است. چون ما
تاریخ را سالم به نسل بعد منتقل میکنیم ولی متأسفانه این کار ما نه در
جشنوارة جلال، و نه کتاب سال دفاع مقدس و نه هیچ جای دیگری دیده نمیشود،
چون اغلب این جشنوارهها تحتالشعاع برخی مسائل مثل عنوان سنگین نویسندگان و
انتشاراتهای صاحبنام هستند. درحالیکه باید امتیاز رعایتکردن چارچوب
سند و تطبیق استنادی بالاتر باشد. کار ما اهمیت تاریخی دارد. گاهی ممکن است
برای پیداکردن یک سر نخ با پنجاه نفر تماس بگیرم. در عین حال هر شب حداقل
ده نفر در گروه واتساپی آزادگان، برای من خاطره ارسال میکنند.
در
صحبتهایتان به آرشیو اطلاعات اشاره کردید. کمی درباره بانک اطلاعات مجموعه
توضیح بفرمایید. این بانک شامل چه موارد و موضوعاتی است؟ دستهبندی موضوعی
آرشیو شامل چگونه است؟ چند ساعت گفت و گو جمع آوری شده؟ امکان استفاده و
دسترسی به منابع برای دیگران وجود دارد؟
ما در اینجا یک بانک اطلاعاتی
یعنی آرشیوی از اسناد داریم که پیوسته در حال ارتقا آن هستیم. قبلاً هم ذکر
شد که آرشیو اسنادی مانند مصاحبهها، فیلم، عکس، نامه و ... جزو
اولویتهای ماست. از آنجایی که نرمافزار قبلی قابلیت آرشیوی نداشت و
دارای امکاناتی ضعیف بود، برای این منظور با کارشناسی و بررسی نرمافزارهای
گوناگون که دارای ظرفیتهای متنوع هستند درصدد یافتن نرمافراز دیگری با
قابلیتهای آرشیوی، سرچ و خروجی هستیم. در این صورت، با تعریف دسترسی،
امکان استفادة دیگران از آن فراهم خواهد شد.
بخش IT مؤسسه فعال و کارآمد است.
چشمانداز آینده و برنامههای آتی موسسه چه مواردی است؟
قطعاً
پژوهش مهمترین اولویت ماست، زیرا متأسفانه داریم آزادگان را بهسرعت
ازدست میدهیم، بیتردید بیماریهای ناشی از دوران اسارت مهمترین عامل مرگ
و میر زودهنگام آزادگان عزیز است. نقش فراموشی هم در تعیین این اولویت
بیتأثیر نیست، زیرا فردا خیلی دیر است و دوستان آزاده یک گام به نسیان
نزدیکتر خواهند شد، پس تا وقت داریم باید در صدد گردآوری و آرشیوسازی غنی
باشیم، برای نوشتن زمان داریم ما نباشیم هم آیندگان مینویسند، اما اگر
آزادگان نباشند، کسی بازگو نخواهد کرد و هرچه بعداز آنها به جای میماند
نقلقول است، زیرا از دوران اسارت سند خاصی نداریم درواقع جز خودِ آزادگان
اصلاً سند دیگری نداریم، در اردوگاه مفقودان نه خبری از نامه بود و نه عکس و
فیلم؛ این یعنی هیچ.
قطعاً یکی از برنامههای آینده ما نشر یک فصلنامة
پژوهشی است و نیز پرداختن به فرزندان، همسران و مادران انتظار، که البته
مصاحبه با همسران و مادران در دست اقدام است
از مجموعه آثار منتشر شده در موسسه، چه آثاری ترجمه شده و یا برعکس شما با الهام از ادبیات اسارت در دنیا تولید شده باشد؟
ما
کتابی که خودمان ترجمه کرده باشیم، نداریم ولی دو کتاب «زمان ایستاده بود»
و «سرباز کوچک امام» به انگلیسی و عربی، اردو و پشتو ترجمه شده است که
البته بعضی از آنها به دست ما رسیده است. کتابی هم با عنوان اسیر شمارة
1777است که چون خود آزاده به دلیل تسلط به زبان فرانسه، آن را نوشته است.
درباره
کتابخانهای که اینجا در مؤسسه تشکیل شده توضیح بفرمایید؟ منابع این
کتابخانه فقط شامل آثار خود مؤسسه است یا هر آنچه که به موضوع جنگ و اسارت
و ... است را شامل میشود؟ شرایط استفاده از کتابخانه چیست و آیا عموم
علاقمندان میتوانند از آن استفاده کنند؟
در مورد کتابخانة تخصصی
آزادگان پیشتر عرض کردم که همة آثار مربوط به آزادگان به تفکیک اردوگاه و
موضوع در کتابخانه نگهداری میشود. استفاده از کتابخانه برای همگان آزاد
است ولی امانتگرفتن کتاب منوط به عضویت در کتابخانه است، البته با کمی
قابلدسترستربودن نسبت به سایر کتابخانهها. اغلب مراجعهکنندههای ما
پژوهشگران، رسانهها، سینماگران، دانشجویان، آزادگان و سایر علاقمندان به
این حوزه هستند و چون تفکیک اردوگاهی شده است، اگر مثلا کارگردانی فیلمی
دردستاقدام داشته باشد که آزادة آن فیلم در چند اردوگاه بوده است، به
سهولت قابلدسترسی است. گاهی هم کتاب به شهرستانهای دیگر ارسال میکنیم.
از دیگر کارهای در دست اقدام و یا برنامههای جانبی موسسه بفرمایید؟
کتابی
پیرامون زندگی اسارتی و مبارزات قبل از انقلاب، در مورد سید آزادگان،
مرحوم ابوترابی، دردست اقدام است که پژوهش و نگارش آن را نصرتالله
محمودزاده به عهده دارد، همچنین مشارکت در ساخت قسمتی از برنامة مستند
ثریا، که از شبکة اول سیما در حال پخش است، با محوریت مرحوم ابوترابی در
حال تولید میباشد.
برای ما مصاحبه با
برخی از افراد در اولویت است مثلاً مصاحبه با خانم جوزیان که در روز عروسی،
همسرش اسیر و پدر و پدرشوهرش شهید شدند. مصاحبه با آقای رسول ملایری معروف
به رسول رادیو و آقای احمدینیا که مدت ها مفقود بوده است، مصاحبه با علی
شطنیسانی و ... را در دست اقدام داریم. طبق دستورالعملی که برای دفاتر و
نمایندگیهایمان فرستاده ایم، به صورت مستمر مصاحبههایی صورت میگیرد که
برای ما ارسال میشود.
همچنین با
بهرهگیری از الگوی اقتصادی آزادگان در دوران اسارت و با استفاده از
پرتیهای کاغذ، دفترچهای از اتفاقات و اطلاعات اردوگاهی هم به چاپ رسیده
که الزاماً تقویم نیست ولی روزها در آن مشخص و در حاشیه روزهای سال به
وقایع مهم دوران اسارت اشاره شده است.
اگر نکتهای باقی مانده و نیاز است به آن اشاره شود، بفرمایید.
در
بخش انتشارات یکی از مشکلات و موانع ما نگارش خاطراتی است که عزیزانی که
تخصصی در زمینة خاطرهنویسی ندارند با نگارش خاطرات خودشان یا عزیزانشان،
اصرار به چاپ دارند که متأسفانه مقدور نیست. زیرا این دستنوشتهها بدون
رعایت اصول و در قالب یک گزارش ناقص نوشته میشود و اغلب فاقد جزئیات،
گفتوگو، زمان، مکان و نام افراد حاضر در گزارش و ... است. به لحاظ ادبی و
ساختاری نیز استاندارد و قواعد و ادبیات لازم را ندارد، از آنجایی که
آزادگان عزیز این مکان را خانة خودشان میدانند انتظار دارند که اثرشان به
همان صورت چاپ شود که این امر برایمان کمی آزاردهنده است.
بخش
مهمی از موانع ما، دولتی نبودن ماست که موردحمایت نهادها و سازمانهای
مرتبط نیستم، با این حساب، ترویج فرهنگ دوران مقاومت بهکندی صورت میگیرد و
همچنان کربلا در کربلا میماند.
انتهای پیام/
مشاهده بخش اول
مشاهده بخش دوم
مشاهده بخش سوم
اُدْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ.