هدف موسسه پیام آزادگان ترویج و تبیین فرهنگ آزادی و آزادگی است.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، وقتی
جنگی هشت ساله بر میهن تازه رسته از حکومت ستمشاهی تحمیل شد، مردمی
عاشقانه به جبهههای جنگ پیوستند. شهادت، اسارت و جانبازی سرنوشت قهری
آنانی بود که به جز دفاع از مرز وبوم این کشور و پاسداشت ارزشهای والای
انقلاب اسلامی به چیز دیگری نمیاندیشیدند. در این میان عدهای همچون حضرت
زینب و اسیران مظلوم کربلا، دوران تلخ و سخت اسارت را چشیدند. دغدغة روایت
و ثبت خاطرات و وقایع آن روزها سبب شد تا به همت سید آزادگان، سیدعلی اکبر ابوترابی، مجموعهای شکل بگیرد که هدف آن ترویج و تبیین فرهنگ آزادی و آزادگی است.
مصاحبه پیش رو به منظور مروری بر فعالیتها و دستاوردهای مؤسسه پیام آزادگان
از گذشته تا به امروز شکل گرفته تا بخشی از همت بلند و تلاش ارزشمند این
مجموعه در ثبت تاریخ اسارت، خاطرات آزادگان هشت سال دفاع مقدس و ترویج
فرهنگ آزادگی را بنمایاند.
این گفتوگو در تاریخ 19 بهمن 1401 با سرکار خانم فرزانه قلعهقوند، معاون پژوهشی مؤسسه پیام آزادگان صورت گرفته است که در چهار بخش و در این گزارش بخش سوم آن تقدیم نگاه شما مخاطبین عزیز خواهد شد.
بخش سوم:
در حال حاضر مهمترین فعالیتها و برنامههای مؤسسه چیست و تمرکز فعالیتهای یکی دو سال اخیر بر چه موضوعاتی بوده است؟
ادامه پاسخ: از دیگر برنامههای جدید ما، تمرکز و تاکید بر خاطرات گروهی است. به همین دلیل یکی از اهداف ما در برگزاری نشست آینده، جمعآوری اسناد و تشکیل اتاق فکر اردوگاهی است. به این ترتیب از هر اردوگاه چند نفر به روایت خاطره میپردازند. ثبت خاطرات گروهی سبب میشود که ما گرفتار آفت فراموشی و تحریف و اشتباه نشویم. همچنین مدتهاست که به جمعآوری خاطرات موضوعی مثلاً در مورد بهداشت، استخبارات و ... پرداختهایم. در خاطرات فردی به موضوعاتی مانند مدیریت در اردوگاه، سلوک سیاسی و فرهنگی در اردوگاه، طنز، غذا، بهداشت، رادیو، رسانه، تئاتر، ورزش، آموزش و ... اشاره شده است؛ تمرکز بر یک موضوع، قطعاً نگاه جدیدی را ایجاد میکند. دلیل انتخاب پرداختن به اطلاعات موضوعی نیز اهمیت آنها در غربت است، برای مثال در ایامالله دوران اسارت مراسمی چون تئاتر و شعرخوانی، سرود و ... برگزار میشد. گروههای سرود، خاطره و لطیفه داشتند که باعث روحیهبخشی و نشاط اسرا بود و بیشتر درونمایه طنز داشت. حتی برای افراد صلیبسرخ سؤال بود که چهطور بین اسرا خودکشی و یا افسردگی نیست یا انگشت شمار است! آنها واقعاً یک حکومت و مملکت کوچک برای خودشان درست کرده بودند. یک گروه تحلیلگر سیاسی وجود داشت که به تحلیل روزنامهها می پرداخت یا گروهی با عنوان گروه رادیو بودند، که پنهانی از عراقیها رادیو میگرفتند و اخبار را پیگیری میکردند. سرودها یا نمایشهای اردوگاهی نیز هست. البته این موارد در آنجا ارزش موقعیت داشت نه ارزش هنری و ادبی. سرودهها اغلب مشکل وزن و قافیه داشتند و یا گاهی بازسازی سرودهای دیگران با همان ریتم ولی با کلمات دیگر بود. تئاترها هم بیشتر از داستانها و اتفاقات روز گرفته میشد که اغلب هم ترکیبی از نمایش و سرود بوده است. شاعران هم در شرایط سخت زندان و با همه فشارهای روحی و روانی و ممنوعیت کاغذ، خودکار و مداد، یک پتو رویشان میانداختند و شعر میگفتند. کتاب «زمان ایستاده بود» از نوع خاطرات موضوعی است که درباره لحظه اسارت است. حسن ثبت موضوعی خاطرات این است که به پژوهشگران یا سازمانها یا وزارتخانهها برای پرداختن و بررسی یک موضوع مشخص کمک میکند. برای مثال وزارت بهداشت یا وزارت ورزش و جوانان میتواند از این موضوعات استفاده کنند. ما سالهاست که به این مورد میپردازیم و به دنبال تقویت آن هستیم.
کار دیگر ما این است که به سراغ افرادی میرویم که ویژگیهای خاصی داشتهاند. البته این ارزشگذاری از جهت تأثیرگذاری فرهنگی در دوران اسارت است وگرنه ارزش آدمها نزد خداست. مثلاً در خاطرات آقای مهدی طحانیان، فقط داستان مصاحبه با ناصره شارما نبود، رویارویی هوشمندانة او با عدنان خیرالله وزیر دفاع و اتفاقات دیگری هم بود که بهنوعی نشانگر هوشیاری و داشتن سواد رسانهای مهدی طحانیان است، بدون اینکه ایشان در آن مقطع تحصیلات دانشگاهی یا حتی دبیرستانی داشته باشند. از نظر من در این برهه که فوران رسانهها را داریم، بسیار به آن نیازمندیم. او نوجوانی است که شیطنت رسانه و دشمن را میشناسد و در مقابل آن تمکین نمیکند و هوشمندانه تشخیص میدهد که چه باید بگوید، اما امروز جوان و نوجوان ما هر خبری در رسانه را بدون منبع و سند قبول میکنند و به راحتی منتشر میکند. این نشان میدهد که ما این همه رسانه داریم، تحصیلات داشگاهی داریم، ولی قدرت تشخیص نداریم.
امروزه با وجود تنگناها و تحریمهای تحمیلشده ضرورت ترویج سبک زندگی آزادگان به شدت حس میشود. در میان اسرا، تعدادی دانشآموز با سن پایین داشتیم که رزمنده هم نبودند ولی اسیر شدند. برای نمونه آقای علیرضا احمدی با 13 یا 12 سال سن، زمانی که با پدرشان در جبهه نذری پخش میکردند، اسیر شدند. تبلیغات دشمن در این موارد این بود که خمینی آنها را از مهدکودک آورده و آنها رزمنده ندارند و در یک شوی تبلیغاتی جلوی رسانههای دنیا، برای نشان دادن مهربانی و رأفت اسلامی به آنها اسباببازی میدادند و بعد با در مقابل این همه بلندگو و دوربین از او پرسیده بودند ماشین، هواپیما، خوراکی یا لباس میخواهی؟ اما او در جواب گفته بود که فقط برای من یک قرآن بیاورید. من با وجود اینکه این خاطره را میدانم، هر بار که آن را بیان میکنم، واقعاً منقلب میشوم. بعد هم به او آب داده بودند ولی او آب را زمین زده بود و گفته بود تا همه آب نخورند، من نمیخورم. شما از این دستنمونهها کجای دنیا سراغ دارید؟ نظر برخی این است که دیگر این افراد مثل قبل نیستند، اعتقاد قبلی را ندارند و تغییر کردهاند؛ روزی با آقای مهدی طحانیان صحبت میکردم و از او پرسیدم: «آیا شما به اقتضای سن از روی احساس و هیجان به جنگ رفتید و ... .؟» گفت: اگر از روی احساس بوده باشد این احساس باید با گذشت زمان فروکش میکرد، پس چرا نکرده و من مهدی طحانیان هیچ تغییری نکردهام.» نمونه دیگر آقای قنبرعلی بهارستانی است که او هم در سن نوجوانی اسیر شد. قنبرعلی در آبادان زندگی میکرد اما زمان جنگ به داران اصفهان مهاجرت کردند. بعد از مدتی پدر او میخواهد برای سرکشی به خانه و زندگی، کشاورزی و دام به آبادان برود. او و پدرش در آبادان اسیر شدند در حالیکه رزمنده نبودند. در اسارت متوجه میشود که یکی از برادرهایش که رزمنده بوده هم اسیر شده است. زمان اسارت او پاییز بوده و یک سرهنگ عراقی که دلش برای او سوخته بود، یک انار به او می دهد اما قنبرعلی انار را به زمین میزند و می گوید که من از دست دشمن چیزی نمیخورم. او و پدرش در اردوگاه موصل بودند و حاج آقا ابوترابی و علیرضا احمدی هم بودند. بعد او را از پدرش جدا کردند و زودتر به ایران فرستادند. برادر او هم در اردوگاه دیگری اسیر بود. زمانی که او به ایران آمد دریافت که دو برادر دیگرش هم در ایران شهید شدهاند. با وجود همه این سختیها و با وجود اینکه میدانست طبق قوانین جنگ اگر اسیر جنگی آزاد شده دوباره اسیر شود، حکم او تیرباران است، اما دوباره به عنوان رزمنده به جبهه برگشت. این بار او از ناحیه پا و دست و چشم مجروح و جانباز 70 درصد شد. او چند سال پیش، در کمال مظلومیت شهید شد. به همین دلیل من فکر میکنم ما خیلی به اینها بدهکاریم، به همة دفاع مقدس بدهکاریم، اما به اسرا بیشتر، چون آنها در دو جبهه جنگیدند، جنگیدن بدون سلاح آن هم در دست دشمن که سختتر است!
آنها هم در میدان جنگ با سلاح و تفنگ و مسلسل میجنگیدند و هم در اسارت با دست بسته و بدون سلاح جنگی بلکه با سلاح ایمان میجنگیدند. چون ما در معرض خطر تحریف یا فراموشی این خاطرات هستیم، حتماً ثبت این خاطرات اهمیت دارد. اما به نظر شما در کنار مواردی که مطرح شد، به چه موضوعاتی هنوز پرداخته نشده و جای آنها خالی است؟ برای مثال آیا رویکرد مؤسسه پرداختن به زندگی و خاطرات اسیران مدافع حرم، اسیران افغان (فاطمیون)، اسرای جنگهای مرزی و مرزبانانی که اسیر میشوند، نیست؟ شاید ثبت این موضوعات هم در این برهه کم از ثبت خاطرات آزادگان جنگ تحمیلی نباشد که چه بسا اگر امروز به آن نپردازیم، بعدها افسوسی در پی داشته باشد که چرا این کار زودتر از اینها انجام نشده و باز هم دچار مشکلات فراموشی و از دست رفتن خاطرات شویم.
بله درست است اتفاقاً بارها خواستهایم که به موضوع مدافعان حرم ورود کنیم ولی متأسفانه این اتفاق نیفتاد؛ این رویکرد در اساسنامه ما نیست و ورود به این موضوعات مستلزم تغییر در اساسنامه است. به هر حال مأموریت ما در جنگ عراق با ایران خلاصه میشود. البته ما اطلاعات نسبی و فردی از زندانیهای زمان شاه که در در زندان ساواک بودند، یا کسانی که بعد از جنگ برای تفحص رفته بودند، یا در کشورهای دیگر اسیر شده بودند، داریم ولی همانطوری که عرض کردم مأموریت ما فقط جنگ تحمیلی عراقی با ایران است، بنابراین روی مواردی غیراز آن تمرکز نمیکنیم.
با بررسی کارنامه فعالیتها و آثار منتشر شده، به غیر از کار ثبت خاطرات، در سالهای اخیر بهطور چشمگیری کارهای پژوهشی افزوده شده است. در مورد این آثار توضیح بفرمایید.
مجموعه آثار منتشرشده مؤسسه را میتوان در «کتابنامه آزادگان» ملاحظه کرد، اما در مورد آثار پژوهشی، همانطوری که عرض کردم «دانشنامه آزادگان» از مهمترین آثار مؤسسه است که برای هیچ یک از جنگهای دنیا چنین چیزی اتفاق نیفتاده است. تمامی مدخلهای کتاب توسط یک تیم علمی و با همکاری بنیاد دانشنامه استخراج شد. این کتاب، مرجع خوبی برای پژوهشگران، دانشجویان است.
همچنین مؤسسه با اهدافی مانند: شناساندن صحیح جامعة آزادگان از ابعاد مختلف انسانی و ارزشی فراهمآوردن فرصت برای نهادینه کردن ارزشهای دوران مقاومت اسرای ایرانی، شفافسازی مقولههای مهم و پنهان دوران مقاومت و ... اقدام به چاپ کتابی با عنوان «مقولههای پژوهشی» کرده است که به معرفی نیازهای پژوهشی در پانزده ساحت مطالعاتی و 448 عنوان موضوع برای نوشتن مقاله، پایاننامه، رسالة دکتری میپردازد.
«کتابشناسی سید آزادگان حجتالاسلام حاج سید علیاکبر ابوترابی» و «سیره ابوترابی» در 2 جلد، مجموعه سخنرانیهای مرحوم ابوترابی با عنوان «منشور پاکی و خدمتگزاری»، از دیگر کارهای خوب و تأثیرگذار مؤسسه است. کتاب «و دوباره خورشید» به قلم بیژن کیانی از کتابهای موضوعی است که به نامهها، اشعار و روایت خاطرات شماری از آزادگان در رثای امام خمینی (ره) و آرامش ناشی از انتخاب رهبر معظم انقلاب میپردازد. کتاب «جنگ، اسارت، مذاکره» بر اساس یک طرح پژوهشی تدوین شده که به اهمیت حضور بیش از 40 هزار اسیر جنگی در اردوگاههای عراق و بررسی تأثیر آنها بر سیاستگذاری، اتاق فکر جنگ، مذاکرات دوران جنگ و نیز پذیرش قطعنامه 598 میپردازد. از دیگر کتابهای پژوهشی، کتاب «شرح قفص» است که در آن اطلاعات مختصر و مفیدی برای شناخت کلیه اردوگاهها و وضعیت اسرای ایرانی، گردآوری شده است. این طرح بهطور گسترده و به صورت مجزا با عنوان اردوگاهپژوهی در 21 عنوان کتاب منتشر خواهد شد.
ادامه دارد ...
مشاهده بخش اول
مشاهده بخش دوم
انتهای پیام/
خدایا، امروز را با عشق تو آغاز میکنم. بخشندگی از توست، عشق در وجود توست، عشق و بخشندگی را بـه ما بیاموز تا مهربان باشیم.