سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
خاطره آزاده حسین شیرانی؛

شکایت یک کشور مسلمان را پیش کفار نمی‌برم

شکایت یک کشور مسلمان را پیش کفار نمی‌برم
«سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد»، نقطه اشتراک خاطرات شیرین همه آزادگانی است که به اسارت عراقی‌ها در آمده بودند، کسی که پناه اسرای ایرانی در اردوگاه‌های رژیم بعث بود و آنها را امید زندگی می‌بخشید.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، «حجت‌الاسلام سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» از اعضای مؤسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بود که به سبب تحمل اسارت به «سیدالاسرا» و «سید آزادگان» مشهور شده بود.

او در جنگ ایران و عراق در کنار «مهدی چمران» حضور داشت و در نهایت به اسارت درآمد.

حجت‌الاسلام ابوترابی که نقش عمده‌ای در اردوگاه‌های اسرای ایرانی در عراق داشت، دوازدهم خردادماه سال ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حرم امام رضا (ع) به همراه پدرش آیت‌الله سیدعباس ابوترابی‌فرد بر اثر سانحه رانندگی درگذشت.

حسین شیرانی، نخستین مسئول ستاد آزادگان شهر اصفهان در گفت‌وگویی درباره شخصیت مرحوم ابوترابی اظهار کرد: تعبیری درباره سید آزادگان بین تمام اسرای ایرانی رواج دارد، مبنی بر اینکه او پیامبری بود که در دوران اسارت نازل شد تا تسکین دهنده درد و رنج رزمندگان ایرانی باشد که در اردوگاه‌های عراقی به سر می‌بردند.

این رزمنده دفاع مقدس که در پاتک فاو به اسارت عراقی‌ها در آمده بود، با بیان اینکه مرحوم ابوترابی بر دل‌ها حکومت می‌کرد، افزود: همه اسرا چه کسانی که مثبت بودند و چه افرادی که ما آنان را به دلیل کارها یا رفتارشان، لاابالی می‌دانستیم، شیفته او بودند و اوامرش را با تمام وجود اطاعت می‌کردند.

شکایت یک کشور مسلمان را پیش کفار نمی‌برم

شیرانی گفت: منش و روش رفتار او به گونه‌ای بود که روی عراقی‌ها و حتی نیروهای صلیب سرخ جهانی نیز تأثیر می‌گذاشت. این آزاده اصفهانی با اشاره به خاطره‌ای از تغییر رفتار رئیس اردوگاه اسرای ایرانی‌ها در اثر برخورد و رفتار مناسب مرحوم ابوترابی، افزود: یک روز از صلیب سرخ جهانی برای بازدید و سرکشی از اردوگاه‌های اسرای ایرانی در عراق حضور پیدا کردند، همراه این بازرس‌ها، رئیس اردوگاه اسرای ایرانی‌ها هم حضور داشت؛ کسی که همه دستورات شکنجه و امر و نهی اردوگاه‌ها بنا به فرمان او صورت می‌گرفت.

این آزاده اصفهانی اضافه کرد: بعضی در پاسخ به مأمور صلیب سرخ گله و انتقاد کرده بودند و این نماینده به سراغ حجت‌الاسلام ابوترابی هم آمده بود، اما او گفته بود که همه چیز خوب است و ما مشکلی نداریم و اذیت هم نمی‌شویم.

شیرانی ادامه داد: رئیس اردوگاه‌ها که از خبیث‌ترین انسان‌های روزگار و دائماً در حال صدور دستور شکنجه بچه‌ها بود و بعضی را حتی تا مرز شهادت پیش برده بود، از سخن حاج‌آقا ابوترابی تعجب می‌کند، از این‌رو فردای آن روز می‌گوید بروید علی‌اکبر را پیش من بیاورید.

نخستین مسئول ستاد آزادگان شهر اصفهان با بیان اینکه او دست مرحوم ابوترابی را بوسیده بود، گفت: رئیس اردوگاه اسرای ایرانی می‌گوید، شما چطور آن جواب را در پاسخ به نماینده صلیب سرخ دادید؟ شما که دائماً در حال شکنجه هستید و با محدودیت غذا و مکان و سلامتی مواجه هستید.

شیرانی افزود: مرحوم ابوترابی در جواب او گفته بود، من هرچه فکر کردم علیه کشور و مسئولان عراق شکایتی کنم، دیدم انصاف نیست. بالاخره ما دو کشور مسلمان هستیم و داریم با هم می‌جنگیم. این مقطع از جنگ هم تمام می‌شود و دائمی نیست. اما نخواستم شکایت یک کشور مسلمان را پیش کفار ببرم و در روز قیامت نتوانم پاسخگو باشم.

وی ادامه داد: مجدداً رئیس اردوگاه‌ها بلند می‌شود و صورت او را می‌بوسد و می‌گوید به غیر از صدور حکم آزادی که اختیارش با من نیست، هر کاری می‌خواهی بگو من برای تو انجام می‌دهم که در اینجا مرحوم ابوترابی گفته بود، به من اجازه دهید، در میان اردوگاه‌ها بچرخم و با اسرا و بچه‌ها صحبت کنم و آنها را به صبر، تحمل و بردباری دعوت کنم.

نخستین مسئول ستاد آزادگان شهر اصفهان در پایان گفت: سید آزادگان، مراد بسیاری از رزمندگان و اسرا در دوران دفاع مقدس و پس از آن بود و چنان روح بزرگی داشت که پس از بازگشت به ایران نیز ۱۰ سال بی‌ادعا و چشم‌داشت به خدمت به اسرا پرداخت و این خدمت را وظیفه خود می‌دانست.

انتهای پیام/

شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ

خبرنگار | مالک دستیار

۱۲ خرداد ۱۴۰۱
کد خبر : ۷,۵۳۰
کلیدواژه ها: سید علی اکبر ابوترابی,سید آزادگان,خاطرات اسارت,دفاع مقدس,اسارت,آزادگان,حسین شیرانی

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید