آزاده و جانباز ۷۰ درصد کرمانشاهی دوران هشت سال دفاع مقدس گفت: مرحوم حاج آقا ابوترابیفرد با رفتار و اعمال خود اسرا را در دوران اسارت هدایت میکرد و برای آزادگان پشت و پناه و نور امیدی برای دیدار مجدد خانواده هایشان بود.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، از صفات شخصیتی و اخلاقی مرحوم حاج سید "علی اکبر ابوترابی فرد" روحانی
مجاهد و صبور انقلاب اسلامی در دوران اسارت بسیار شنیده ایم، شخصی که با
ویژگی های فردی خود نگهبانان دشمن را شیفته رفتار و منش خیرخواهانه خود
کرده بود و برای اسراء و آزادگان کشورمان در اردوگاه های پر از شکنجه دشمن
پشت و پناه و امید بود.
به مناسبت 12 خرداد سالگرد ارتحال این روحانی مجاهد و پر تلاش انقلاب
اسلامی و در راستای شناخت بهتر از صفات شخصیتی بزرگ منشانه این مرد بزرگ،
با آزاده و جانباز ۷۰ درصد " سید روح الله موسوی "هم
بند و هم اردوگاهی مرحوم حاج آقا ابوترابی فرد گفتوگویی انجام دادیم که در پی میخوانید:
این آزاده سرافراز هشت سال دفاع مقدس گفت: هیچ وقت نباید یاد و خاطره
حاج آقا آبوترابی در دوران اسارات در هدایت و راهنمایی، پند و اندرز بچه ها
را فراموش کنیم، او با آن جسم نحیف و ضعیف اش بزرگترین حامی اسراء بود.
«سید روح الله موسوی» اضافه کرد: اگر حاج آقا ابوترابی نبود خیلی از
بچه ها شهید یا پناهنده عراقی ها می شدند (به خاطر تبلیغات و شکنجه بی امان
بعثی ها و وعده و عیده های منافقین) او همیشه مایه تسکین و امید اسراء بود
و آنها را به دیدار برادران و فرزندان و خانواده هایشان که منتظرشان
بودند، امیدوار می کرد.
وی همچنین افزود: مرحوم حاج آقا ابوترابی نه فقط برای اسراء بلکه نقطه
امیدی برای نگهبانان عراقی ها نیز بود و بارها و بارها خود آنها به این
موضوع اشاره و اعتراف کردند.
موسوی اظهار داشت: حتی نیروی های ویژه و مخصوص استخبارات عراق از آقای
ابوترابی حساب ویژه ای می برند و اگر می خواستند او را شکنجه کنند، به دور
از چشم بچه ها این کار انجام می دادند زیرا می دانستند اسراء روی او تعصب
خاص دارند و ممکن است وقتی سیلی به او می زنند، منجر به اغتشاش و شورش شود
به همین خاطر او را در مکان دیگر شکنجه می کردند.
این ایثارگر با اشاره به خاطرات خود در دوارن ۱۰ سال اسارات گفت: در
زمان اسارات مسئول آشپزخانه بودم، یک روز "قانع" نگهبان عراقی کمی غذا برنج
و گوشت به ما داد و گفت مادرم گفته اینها به اسراء بده، من هم فکر کردم
نکنه سمی باشد با فرمانده اردوگاه ایرانی و حاج آقا ابوترابی مشورت کردم
مرحوم ابوترابی خودش یه ذره از آن خورد گفت بزار اگر سمی است، من را بکشد،
بعد گفت این تبرک دارد به هر دیگی یه ذره بریز تا همه بچه ها از غذای مادر
این نگهبان بخورند.
وی همچنین تعریف کرد: یک بار نگهبان عراقی ۲ قاشق رب از من خواست با
حاج آقا ابوترابی مشورت خواستم( زیرا مواد غذایی ما بسیار ناچیز و کم بود
روزی ۲ وعده غذا بیشتر نداشتیم) او گفت: این نگهبان حالا دست نیاز به طرف
ما دراز کرده نباید ناامیدش کنیم درست این ۲ قاشق سهم ۵۰ نفر ما است و یا
یک بار نگهبان عراقی از سهم بچه ها غذا می خواست برای خانواده اش در ماه
رمضان ببرد، با اجازه حاج آقا ابوترابی از سهم روزه داران که راضی بودند به
او غذا دادیم و آن را تبرک می دانست.
موسوی همچنین گفت: بعضی وقت ها نگهبانانان عراقی از افطار و سحری بچه
ها به عنوان تبرک برای خانواده هایشان می بردند و حتی برخی از آنها برای ما
غذا و افطاری می آوردند هرچند به طور سیستماتیک شکنجه روزمره تعطیل نمی
شد.
سیدعلی اکبر ابوترابیفرد، یکی از روحانیون و مجاهدان برجستهای بود
که در ۲۶ آذر ۵۹ در تپه های الله اکبر اسیر شد پس از گذشت ۱۰ سال، سید علی
اکبر ابوترابی که در دوران سخت اسارات «سید آزادگان» لقب گرفته بود با عزت و
سربلندی به میهن اسلامی بازگشت.
سرانجام در ۱۲ خرداد ۱۳۷۹ خورشیدی دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت.
انتهای پیام/
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ
✍ خبرنگار | مالک دستیار