سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
کتابنامه آزادگان(۵۵)؛

معرفی کتاب «من همان عبدالله هستم»

معرفی کتاب «من همان عبدالله هستم»
کتاب من همان عبدالله هستم، خاطرات خودنگاشت عبدالله تاج‌فر جانباز آزاده ایلامی است که از ویژگی‌های جغرافیایی خاص منطقه محل زندگی‌اش، به خوبی پلی به اتفاق‌های ریز و درشت آن روزها می‌زند...

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، کتابنامه آزادگان به معرفی کتاب‌هایی می‌پردازد که انتشارات پیام آزادگان تاکنون مبادرت به چاپ آن نموده است. در قسمت پنجاه‌وپنجم این پرونده به معرفی کتاب «من همان عبدالله هستم» می‌پردازیم.

 

جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال تلگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)

نویسنده: عبدالله تاجفر  

نوبت و سال چاپ: اول، 1393  

ویراستار: فرزانه قلعهقوند

حروفچین و صفحهآرا: مریم مردانی

لیتوگرافی، چاپ و صحافی: سلیمانزاده

شمارگان: 1000 

قیمت پشت جلد: 300000 ریال   

تعداد صفحات: 264  

شماره شابک: 7-88-5013-600-978

قطع کتاب: وزیری  

نوع کتاب: خاطره   

 

معرفی کتاب، معرفی راوی و نویسنده

کتاب من همان عبدالله هستم، خاطرات خودنگاشت عبدالله تاجفر جانباز آزادة ایلامی است عبدالله تاجفر از ویژگیهای ژئوپلیتیکی و جغرافیایی خاص منطقه محل زندگیاش، به خوبی پلی به اتفاقهای ریز و درشت آن روزها میزند؛ بهطوریکه خواننده میتواند همراه او به همه زاویههای خاطراتش سرک بکشد.

عبدالله تاجفر، در 28 مهرماه 1363 در عملیات میمک به اسارت درآمد و سالهای اسارت خود را در اردوگاه موصل 2، معروف به اردوگاه خیبریها سپری کرد.

 

جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال اینستاگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)

 

گزیدهای از محتوای کتاب

در انتهای سالن بیمارستان گوشهای را به اسرا اختصاص داده بودند؛ ارتباط با بیرون ممکن نبود. در ورودی آن اتاق دو نفر سرباز عراقی نگهبان بودند. داخل اتاق چند تخت بود و تعدادی اسیر از اردوگاههای دیگر آنجا بستری بودند. اسرا اسهال داشتند، اما بیماران را به دستشویی نمیبردند. مانند آسایشگاه در گوشهای از اتاق سطلی گذاشته بودند و میگفتند داخل آن تخلیه کنید. دو روز گذشت. غذاهای چرب برایمان میآوردند که اگر میخوردیم، بیشک میمردیم. بعد از چند روز اوضاع جسمیام به شدت وخیم شد، مرگ را چشمم میدیدم. نه میتوانستم بنشینم، نه میتوانستم دراز بکشم و نه میتوانستم بخوابم؛ خوابهایم چند ثانیهای بود. با کابوسهای وحشتناک بیدار میشدم. دوستان اسیرم دورم حلقه زده بودند. هر چه به سرباز نگهبان مراجعه و درخواست دکتر میکردند، جوابشان این بود «خلی یموت»، بذار بمیرد ... .

 

برای سفارش کتاب اینجا کلیک کنید  

انتهای پیام/

 

 خبرنگار: فاطمه قنبری

  • گیف اینستاگرام- نسخه اول
    گیف تلگرام- نسخه اول
    گیف آپارات- نسخه اول

 

۱۳ آذر ۱۴۰۰
کد خبر : ۶,۷۶۲
کلیدواژه ها: انتشارات پیام آزادگان ، کتابنامه آزادگان ، من همان عبدالله هستم ، عبدالله تاج فر

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید