سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
در گفت و گو با آزاده حسینعلی قادری مطرح شد؛

روایت بازگشت آخرین گروه اسرای ایرانی

روایت بازگشت آخرین گروه اسرای ایرانی
آزاده سرافراز حسینعلی قادری در سن ۲۱ سالگی برای پیوستن به لشکر ۲۷ از تهران عازم جبهه های جنوب شد.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، آزاده سرافراز حسینعلی قادری در سن ۲۱ سالگی برای پیوستن به لشکر ۲۷ از تهران عازم جبهه های جنوب شد.

وی یکی از افراد آخرین گروه اسرای باقی مانده در خاک عراق هستند که به همراه حدود ۲۳۸ نفر از اسرای ایرانی بعد از طی دو ماه اسارت، بیشتر سایر اسرا، در شب ۳۰ آبان از  اردوگاه «رمادیه ۹» آماده حرکت به سوی ایران شدند.

 وی در گفتگویی صمیمی، بخشی از خاطرات آزادی خود را برای ما نقل کرد. 

در ادامه شما را به خواندن روایت بازگشت ایشان که خاطره ای جذاب و خواندنی است، دعوت میکنم:

آخرین شام اردوگاه را توزیع کردند و گفتند: «آماده باشید و وسایل خود را جمع کنید» اما نگفتند کجا می روید؟ ولی خبرهای غیر موثق هاکی از حرکت به طرف ایران داشت.

 جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال اینستاگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)

شب از نیمه گذشته بود که درب آسایشگاه باز شد و اولین پنج نفر را به بیرون از اردوگاه بردند و بعد از چند دقیقه گروه بعدی تا نوبت به گروه ما رسید. وسایل شخصی را جمع کرده و از اردوگاه خارج شدیم. بیرون از اردوگاه تعدادی اتوبوس و تعداد زیادی سرباز منتظر ما بودند. قبل از ورود به اتوبوس، بازرسی از وسایل انجام شد و خیلی از لوازم همراه را برگرداند، سپس چند سرباز با ماشین های ریش تراشی به زور اسرا را روی صندلی نشاندند و ریش بیشتر بچه ها را تراشیدند. تعدادی از بچه ها با تراشیدن ریش مخالفت کردند و مقداری درگیری پیش آمد ولی از آنجا که عراقی ها پیش بینی این مسئله را کرده بودند با هجوم نگهبانان، موضوع خاتمه یافت.

دیگر آخرین نفرات در حال سوار شدن به اتوبوس بودند که صدای ملکوتی اذان صبح به گوش رسید و بحث نماز خواندن مطرح شد که ابتدا نگهبانان مخالفت کردند ولی با مقاومت اسرا، مجبور شدند که اجازه نماز خواندن را به بچه ها بدهند. برای نماز، همه اسرا با خاکی که وجود داشت تیمم کردند و روی زمین، کنار اتوبوس نماز خواندند و سپس اتوبوس ها به طرف بغداد حرکت کردند. نمی دانستیم که ما را می خواهند کجا ببرند تا زمانی که به بغدا رسیدیم و تابلوی فرودگاه بغداد نمایان شد. زمانی که به فرودگاه بغداد رسیدیم دیگر حدس هایی در مورد بازگشت به ایران داشتیم ولی با توجه به تجربه ربوده شدن از «اردوگاه ۱۸» مطمئن نبودیم که آزاد می شویم! تا اینکه در سالن فرودگاه کاردار ایران که برای بدرقه اسرا آمده بود را دیدیم و او در مورد بازگشت به ایران به ما اطمینان داد و یک مهر تربت کربلابه عنوان یادگاری به هر یک از اسرا اهدا کرد.

جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال تلگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)

نزدیک ظهر بود که سوار هواپیما شدیم و هواپیمای عراقی به طرف ایران حرکت کرد ولی هنوز هم باورمان نمی شد که آزاد شده بودیم تا زمانی که مهماندار اعلام کرد وارد خاک ایران شدیم. ساعتی از ظهر گذشته بود که به فرودگاه مهرآباد رسیدیم و همین که  از هواپیما پیاده شدیم، سجده شکر به درگاه خدا گذاشتیم که به ما نعمت آزادی عطا نمود و به این ترتیب چهار سال اسارت پایان یافت. باشد که مورد رضای الهی قرار گرفته باشد و توشه ای برای آخرت مان باشد.

 ✍خبرنگار|معصومه بهمنی

  • گیف اینستاگرام- نسخه اول
    گیف تلگرام- نسخه اول
    گیف آپارات- نسخه اول

 

 

۴ آذر ۱۴۰۰
کد خبر : ۶,۶۹۴
کلیدواژه ها: آزاده حسینعلی قادری ، حسینعلی قادری ، آزادگان ، 30 آبان ، بازگشت پرستوها

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید