دشمن برای درهم شکستن مقاومت آزادگان کمسنوسال و ایجاد تبلیغات علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی، اقدام به تدارک برنامه های تبلیغی در اردوگاه این نوجوانان نمود...
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، امروز
۱۲ تیرماه سالروز تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب سرباز کوچک امام (ره) از
انتشارات پیام آزادگان است. کتابی که مجموعه خاطرات اسارت مهدی طحانیان،
یکی از جوانترین اسیران دوران دفاع مقدس، را به همراه دارد.
جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال اینستاگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)
مهدی طحانیان، به عنوان جوان ترین اسیر
جنگی در زمان اسارتش به شدت مورد
توجه بعثی ها بوده و ماجراهای تلخ و شیرینی را به همراه دارد. نقطه اوج این
اتفاق ها ماجرای امتناع او از مصاحبه با نصیرا شارما خبرنگار هندی بیحجاب
است. چنین تصمیمی در شرایط وحشتناک و خفقان آور اسارت که جسارت بی مثالی می
طلبید، توسط نوجوانی گرفته می شود که خود را سرباز و مطیع اوامر رهبرش می
داند. زندگی اسارتی و ابتکارات ریز و درشتش، روابط و علقه های به وجود آمده
میان او و رفقای دربندش، حوادث متفاوتی که حین اسارت بر اردوگاه ها سایه
انداخته، تنها بخشی از فصول کتاب «سرباز کوچک امام» است.
جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال تلگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)
در بخشی از این کتاب آمده است:
«دشمن بعثی برای درهم شکستن مقاومت گروهی از آزادگان کم سن و سال و ایجاد
تبلیغات علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی و تاثیر گذاری بر روحیه رزمندگان
اسلام، اقدام به تدارک برنامه های تبلیغی در اردوگاهی که این نوجوانان اسیر
اسارت خود را سپری می کردند نمود. ازجمله راه اندازی مدرسه (که هیچ وقت به
حول قوه پروردگار و مقاومت آزادگان شکل نگرفت) آوردن خبرنگار به آن
اردوگاه و توزیع لباس شیک بین آزادگان و...
یکی از روزهای سخت اسارت که با
این اقدامات دشمن شرایط کاملا اسارت در اسارت شده بود. گروهی خبرنگار
(واقعا قلم به مزد) وارد اردوگاه شدند. درمیان این گروه زن خبرنگار هندی
تبار و شاغل در کانال چهار تلویزیون فرانسه نیز حضور داشت که از همه افراد
آن گروه کار بلدتر بود و برای انجام مصاحبه اش طراحی صحنه و کارگردانی نیز
می کرد.
او گروهی از آزادگان را در آسایشگاهی نشاند و دور آسایشگاه چرخی
زد. سپس جلوی کوچکترین و در عین حال چغرترین آزاده نشست. شاید کار خدا بود
که مهدی طحانیان را انتخاب کرد. او تا اینجای کار طبق برنامه پیش رفت اما
با طرح نخستین سوال هم برنامه ریزی بعثی ها و هم خانم خبرنگار و اربابانش
نقش برآب شد: من مصاحبه نمی کنم چون حجاب نداری.»