سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
رمضان در اسارت(۱)؛

محدودیت های رمضان در اسارت از زبان دکتر جمشید سرمستانی

محدودیت های رمضان در اسارت از زبان دکتر جمشید سرمستانی
آزاده سرافراز دکتر جمشید سرمستانی در مصاحبه‌ای با موسسه پیام آزادگان استان تهران به بیان خاطراتی از محدودیت‌های اسارت در ماه مبارک رمضان و مقاومت رزمندگان جبهه حق در زندان‌های رژیم بعث عراق پرداخت.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، آزاده سرافراز دکتر «جمشید سرمستانی» در سال 1362 در عملیات خیبر به اسارت نیروهای رژیم بعث عراق درآمد و در شهریور سال 1369 به میهن بازگشت.

جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال اینستاگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)

سرمستانی در مصاحبه‌ای با موسسه پیام آزادگان استان تهران به بیان خاطراتی از محدودیت‌های اسارت در ماه مبارک رمضان و مقاومت رزمندگان جبهه حق در زندان‌های رژیم بعث عراق پرداخت.

«لازم به ذکر است موسسه پیام آزادگان تهران به مناسبت ماه مبارک رمضان در حال ضبط خاطرات آزادگان عزیز از ماه رمضان در اسارت می‌باشد که به در وب سایت موسسه پیام آزادگان به نام پرونده «رمضان در اسارت» منتشر خواهد شد».

بخشی از خاطرات این آزاده سرافراز را در ادامه بخوانید:

رمضان در اسارت یکی از شیرین‌ترین ماه‌های اسارت و در عین حال سخت‌ترین بود. ساعت 5 بعد ازظهر هم افطار و هم سحر را می‌دادند. شاید این افطار و سحر ما که یک وعده بود برنج داشت اما هیچ شباهتی به غذای سالم و یا خورشت نداشت. حتی خود این غذا به حدی بی کیفیت بود که خودش نوعی شکنجه بود.

ما وسیله ای برای گرم کردن غذا نداشتیم و ظرفی هم که می دادن باید مثلا 10 نفر با هم داخل اون ظرف غذا میخوردیم. ما برای اینکه بتونیم غذا رو گرم نگه داریم چند پتو به دور اون پیچ می‌دادیم تا گرم بشه.

در مدت چند سالی که در اسارت بودم همواره شاهد ادعای بعثی‌ها به دینداری بودم. گرچه می‌گفتند مسلمانیم و روزه دار اما بوی از مسلمانی نبرده بودند. در محرومیت شدید به سر میبردیم. به صورتی که درماه رمضان چایی که به ما می‌دادند آن را در پتو می پیچیدیم تا گرمای آن را حفظ کنیم تا برای افطار قابل خوردن باشد نیرو‌های بعثی هر روز درب آسایشگاه را ساعت ۶ عصر می‌بستند، در ماه رمضان بعد از خوردن وعده افطار و سحر چون اجازه رفتن به سرویس بهداشتی را به ما نمی‌دادند خیلی از بچه‌ها به بیماری های گوارشی دچار می‌شدند که گاهی آن‌ها را با خطر مرگ رو به رو می‌‌کرد.

ما حتی در ماه مبارک رمضان هم از چشیدن طعم مشت و لگد‌های بعثی‌ها در امان نبودیم و هنگام گرفتن وعده غذایی ما را کتک می‌زدند. ولی تنها لطفی که به ما کردند این بود که در این یک ماه رمضان با کابل و چوب در اردوگاه نمی‌چرخیدن این کار آن ها فشار عصبی زیادی به بچه‌ها وارد می‌کرد. در ماه مبارک رممضان همچون سایر ماه‌های سال هم قرآن خواندن دسته جمعی ممنوع بود در حالی که بیش از هر زمان به این ا‌‌‌ُنس گرفتن نیاز داشتیم.

جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال تلگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)

  بیشتر بخوانید

۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
کد خبر : ۴,۸۲۵
کلیدواژه ها: دکتر جمشید سرمستانی,اسارت,ماه رمضان,پیام آزادگان تهران,مرتضی جوکار

نظرات بینندگان

جمشید سرمستانی
0
0
0

سلام. بنده در مصاحبه گفتم که 10 نفر در یک ظرف غدا می‌خوردیم ولی در اینجا به اشتباه 100 نفر نوشته شده

جمشید سرمستانی
0
0
0

سلام. بنده در مصاحبه گفتم که 10 نفر در یک ظرف غدا می‌خوردیم ولی در اینجا به اشتباه 100 نفر نوشته شده. عرض کردم که نماز جماعت ممنوع بود، ولی اینجا به اشتباه نوشته شده که خواندن نماز ممنوع بود.


تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید