حدود ۳۸۴ افسر در کمپ ۱۹ تکریت، معروف به "کمپ افسران" زندانی بودیم و نیروهای بعثی، به دلیل نظامی بودن به ما سخت گیری بیشتری میکردند.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، بیست و نهم فروردین، یادآور حماسه و ایثار غیور مردان ارتش جمهوری اسلامی ایران در حفظ و حراست از استقلال و تمامیت ارضی کشور است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و حمایت امام راحل(ره) از ارتش، ارتشیان در
عمل ثابت کردند که شایستگی حمایت امام(ره) را دارند؛ ارتش جمهوری اسلامی در
این رهگذر با خلق حماسههای عظیم و به یادماندنی در سالهای پیروزی انقلاب
اسلامی و پس از آن، افتخارات زرینی بر دفتر تاریخ سراسر حماسه قیام ملت
ایران افزودند.
از مهمترین موارد پاسداری ارتش از نظام جمهوری اسلامی، مقاومت وصفنشدنی دلاورمردان ارتشی در سالهای اسارت است. به همین مناسبت آنچه میخوانید روایتی است از سالهای اسارت از زبان آزاده سرافراز امیر سرتیپ محمود نجف پور که در ادامه آمده است:
از خودتان و سالهای اسارت بگویید.
من فرمانده یگان خط شکن و خط نگهدار بودم چهار بار مجروح شدم. سه سال در اسارت بودم و حدود ۶۰ درصد از بدنم مجروح شده بود.
حدود
۳۸۴ افسر در کمپ ۱۹ تکریت، معروف به "کمپ افسران" زندانی بودیم و نیروهای
بعثی، به دلیل نظامی بودن به ما سخت گیری بیشتری میکردند. چون میگفتند
اینها نظامی اند و به علوم نظامی آشناتر هستند. به این خاطر به ما سخت
گیری بیشتری میشد.
در کمپ ما موانع نفوذ ناپذیری ایجاد کردند. نیروهای بعثی دور تا دور کمپ را سیم خاردارهایی به عمق بیش از ۸۰ متر قرار دادند و در اطراف اردوگاه نگهبانهای بود که با تیربار از کمپ ما نگهبانی میکردند.
جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال اینستاگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)
جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال تلگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)
آن زمان ما تا مدتها در لیست صلیب سرخ قرار نگرفتیم و از لحاظ بهداشتی در مضیقه بودیم و خودمان در تلاش بودیم که آب گرمی برای حمام کردن آماده کنیم. یادم میآید بچهها با دوتکه درب قوطیهای روغن، المنت درست کردند و به این صورت آب برای حمام گرم کردیم. ما لباس درست حسابی نداشتیم و گاهی بر لباس هر نفر بیش از 10 وصله بود ولی ما اسیر بودیم و چاره ای نداشتیم. گرچه من فارغ تحصیل دانشگاه افسری بودم ولی حقوقم پنج هزار تومان بود و مثل سایر نیروها با ما رفتار میشد. امکاناتی که در اختیار ما بود برتری از سایر اسرا نداشت و همان جیرهی غذایی را به ما میدادند که برای ما مشخص شده بود.
بحث اعتقادی در بین ارتشیها چگونه بود؟
بی شک اگر نیروهای ارتشی معتقد نبودند و همراه مردم نبودند این انقلاب شکل نمیگرفت و مردم را به رگبار میبستند. در کمپ ما کمتر کسی بود که نماز نخواند یا روزه نگیرد و همه افرادی معتقد و مخلص بودند. در بین اردوگاه ما مجموعهای از اسرای نیروی دریایی، هوایی، زمینی و ژاندارمری بود. من حدود ۱۱ماه از اسارت خود را در سلول انفرادی گذراندم و روزی سه ساعت در مدت چند ماه من را زیر شکنجه میگرفتند. من در مدت این ۱۱ماه فقط سه بار حمام آب گرم رفتم.