سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
گفتگو با آزاده سرافراز یعقوب عبدالحسین نژاد؛

ترفندهای شگفت انگیز و خلاقانه آزادگان در زمان اسارت

ترفندهای شگفت انگیز و خلاقانه آزادگان در زمان اسارت
ساخت فندک برقی، ساخت سوزن، تهیه جوهر خوشنویسی، ساخت سه تار از حلب روغن و سیم، ساخت مهره‌های شطرنج از شیلنگ آب و کارهای خیاطی و کفاشی، از جمله اموراتی بود که در اسارت تجربه شد.

به گزارش  روابط‌عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، آزاده سرافراز «یعقوب عبدالحسین نژاد» در تاریخ ۱۳۶۷/۴/۳۱ به اسارت دشمن درآمد و بعد از گذشت سال‌های سخت اسارت سرانجام با سایر آزادگان به میهن بازگشت.

عبدالحسین نژاد در گفتگویی خواندنی بخشی از خاطرات جذاب خود از ترفندهای شگفت انگیز اسرا در حل مسائل و چالش‌های دوران اسارت را نقل کرد که در ادامه آمده است:

جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال اینستاگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)

به طور کلی تهیه‌ی اشکال مختلف مدال ها از سنگ که هر کسی اسم عزیزترین کس خود را بر آن حک می‌کرد، ساخت فندک برقی، ساخت سوزن، تهیه جوهر خوشنویسی، ساخت تسبیح از هسته خرما، ساخت پیپ از آجر، و ساخت سنتور از سیم و میخ و چوب، ساخت سه تار از حلب روغن و سیم، ساخت فلوت، تهیه لوازم ورزشی بدنسازی، تهیه توپ فوتبال از ابرهای اسفنجی، ساخت مهره‌های شطرنج از شیلنگ آب، مهر نماز از گل، تهیه دفترچه‌های یادداشت از مقوا، تهیه ماست از شیر خشک، تهیه دوغ از ماست و شیر خشک، پختن حلوا، پختن مربا، تبدیل شکر به پولک، تهیه توتون از تفاله چای، ساخت چاقو و قاشق از سازه گالوانیزه و کارهای خیاطی و کفاشی، از جمله اموراتی بود که در اسارت تجربه شد.

حرفه‌ی خیاطی با دست دیدنی بود. ساق شلوار ها را از بالای زانو برش می‌دادند و طرف جلو که پوسیده شده بود را به قسمت عقب منتقل می‌کردند و دوباره به همدیگر می دوختند تا نیازی برای وصله زدن روی زانو شلوار نباشد. با این روش خیاطی، سعی می کردند استفاده مفیدتری از یک شلوار پوسیده کرده باشند و از تار و پودها هم نخ‌هایی برای خیاطی تهیه می‌شد.

از همان ابتدای اسارت نیاز به سوزن احساس می‌شد. برای خیاطی و وصله لباس ها، در ابتدای کار از رشته سیم های توری پنجره، یک رشته باریک جدا می کردیم و نخ تهیه شده از لباس‌ها را در وسط این رشته‌های سیم قرار می دادیم و دو سر سیم را به هم نزدیک می کردیم و سپس آنها را پیچ می دادیم تا نخ در درون یک حلقه مانند سوزن قرار گیرد و از سمت رشته های به هم پیچ خورده، لباس ها را به هم می دوختیم.

جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال تلگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)

با رفتن به هواخوری در محوطه اردوگاه توانستیم سیم‌ها از خارهای سیم خاردار جدا کنیم، پس از ایجاد سوراخ و ساییدن بر روی سیمان، روزهای زیادی سپری می شد تا بتوانیم به سوزن مورد نیاز باکیفیت مناسب دست پیدا کنیم. در هنر ساخت سوزن، بر اثر سایش روی سیمان، انگشتمان خونریزی میکرد. نخ و سوزن بدون هنر خیاطی هیچ ارزشی نداشت و واقعاً نمی توان هنر خیاطی را نادیده گرفت و از آن چشم پوشی کرد.

برای پاسخ به نیازها، تعدادی از اسیران توانستند درفش بسازند و کار تعمیر کفش انجام دهند. در طول اسارت یک دست لباس زرد و یک دست لباس سرهم کار به رنگ سرمه ای و یک جفت دمپایی و یک جفت کفش کتانی دریافت کردیم و من کفش کتانی ام را در همان شب اول از دست دادم و لباس های زرد و سرمه ای بر اثر پوسیدگی ده بار به همدیگر وصله شدند.

یک هسته خرما و سیم باریک با یک بطری شیشه ای کوچک شربت سینه و مقداری آب و مقداری سیم برق برای تهیه فندک برقی کافی بود. روش آماده سازی آن اینطور بود که از سیم باریک مثل یک فنر در دور هسته خرما قرار داده می‌شد که دو سر این رشته سیم به داخل بطری شیشه ای فرو می‌رفت و سپس سیم به پریز برق وصل می‌شد. جریان برق از درون آب دور می زد و قسمت فنری روی هسته خرما از شدت گرمای حاصله سرخ می‌شد و مثل یک فندک عمل می‌کرد.

ماجراجویی ها به اینجا ختم نمی‌شد و با تهیه مقداری سیم برق و آهنی کوچک که وسط آن یک چوب قرار داده می‌شد، اقدام به تهیه المنت برقی می شد و با تهیه این ابزار عراقی‌ها به شدت ناراحت و خشمگین می شدند.

عبدالحسین نژاد

آقای نصرالله چگینی مسئولیت تهیه و توزیع آب یخ را در قفس به عهده داشت و من به عنوان نیروی کمکی ایشان مشغول کار بودم. حق استفاده از آب یخ فقط در ظهر و زمان صرف ناهار امکان‌پذیر بود. تهیه آب سرد با هفت قالب یخ كار دشواری بود.

عراقی ها شب ساعت نه، طبق معمول اعلام خاموشی می کردند و صبح ساعت شش بیدار می‌شدیم. برای اینکه از شتاب و از روند جان بخشیدن به تکامل آموزشی اسیران کاسته شود، با ایجاد سرعت گیر به روش زیر از ساعت ۷ صبح تا ساعت نه شب در آمارگیری وقت کشی می کردند.

یک نوبت آمار از ساعت هفت صبح تا ساعت نه و مجددا از ساعت دوازده ظهر تا ساعت دو بعد از ظهر همچنان مرحله دوم آمار را به اجرا می‌گذاشتند و دوباره از ساعت شش عصر تا ساعت هشت شب و این یعنی شش ساعت در طول روز وقت صرف آمارگیری میشد. اگر برای هر نوبت آمارگیری ۱۵ دقیقه زمان معقول در نظر بگیریم، در سه نوبت ۴۵ دقیقه کافی بود.

آمارگیری در حالت نشسته انجام می‌شد. یک لنگه دمپایی را برای نشستن و لنگه‌ی دیگر را زیر پا قرار می‌دادیم. در حالت آمار، هیچ کس حق صحبت کردن و یا اینکه بلند شدن را نداشت. برای اینکه عراقی‌ها نتوانند از کسی نقطه ضعف بگیرند، از میان اسیران تعداد چهار نفر انتظامات برگزیده شده بود و آن‌ها، رفتار اسیران را کنترل می کردند و با ایجاد هماهنگی مانع از مزاحمت‌های بیخودی عراقی‌ها می‌شدند. اگر کسی نیاز به کمک داشت، انتظامات با جان و دل به کمک آنها می‌شتافت.

عبدالحسین نژاد

۴ اسفند ۱۳۹۹
کد خبر : ۴,۳۳۸
کلیدواژه ها: خاطرات آزادگان , اسارت , ترفندها , خاطره , خلاقیت , یعقوب عبدالحسین نژاد

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید