در پرونده خاطرات کوتاه آزادگان، برخی از خاطرات کوتاه اما درسآموز دوران اسارت را برای مخاطبین نقل خواهیم کرد.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، گنجهای
زیادی در فرهنگ دفاع مقدس هنوز ناشناخته مانده است. خاطرات معمولی آزادگان
حاوی نکات تکاندهندهای است که برای ما میتواند درسهای بزرگی باشد. در پرونده خاطرات کوتاه آزادگان، برخی از این خاطرات را برای مخاطبین نقل خواهیم کرد.
جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال اینستاگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)
جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال تلگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)
در قسمت دهم این پرونده خاطرهای از دوران اسارت آزاده سرافراز علی کریملو در ادامه آمده است:
عراقیها فهمیده بودند که اُسرا یک سری وسایل ممنوعه مانند دعا، رادیو و خودکار دارند. اگر این وسایل به دست دشمن میافتاد بچهها را شکنجه میکرد. به همین خاطر وسایل را هر چند مدت یک بار بررسی میکردند. ما که آسایشگاه 19 بودیم هر روز وسایل ممنوعه را از آسایشگاه خارج و در محیط بیرون آنها را جاسازی میکردیم.
یک روز فراموش کردیم و یکی از وسایل را بیرون جاسازی نکرده بودیم. عراقیها همان روز ناگهانی آمدند و شروع به بررسی وسایل کردند. به گونهای میگشتند که یک مورچه هم نمی توانست پنهان شود. آن موقع حساس هیچکس چیزی به فکرش نمیرسید یکی میگفت فلان جا جاسازی کنید دیگری میگفت فلان جا.
تا اینکه یکی از بچهها گفت وسایل را جمع کنید و بگذارید زیر گونی که جلوی در انداختیم و آیه شریفه «وَ جَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدّاً وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ» را همه با هم زمزمه کنیم. عراقی ها حدود یک ساعت تفتیش کردند. همه جا را زیر و رو کردند و فقط به آن گونی دست نزدند...