در پرونده خاطرات کوتاه آزادگان، برخی از خاطرات کوتاه اما درسآموز دوران اسارت را برای مخاطبین نقل خواهیم کرد.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، گنجهای
زیادی در فرهنگ دفاع مقدس هنوز ناشناخته مانده است. خاطرات معمولی آزادگان
حاوی نکات تکاندهندهای است که برای ما میتواند درسهای بزرگی باشد. در پرونده خاطرات کوتاه آزادگان، برخی از این خاطرات را برای مخاطبین نقل خواهیم کرد.
در قسمت سوم این پرونده خاطرهی یک معجزه از زبان آزاده سرافراز یارعلی قلیزاده (اردوگاه الرمادی13) در ادامه آمده است:
"در همان آغاز اسارت نیروهای بعثی کافر دستهایمان
را از پشت بستند و به هنگام عقبنشینی به پشت خط خودشان را جلو و ما را در عقب
قرار دادند تا سپر جان آنها شود.
وقتی که قایق به وسط آب رسید، ناگهان واژگون شد
و ما با دست بسته به داخل آب افتادیم اما چون به شنا وارد بودیم با پاهایمان شنا
میکردیم و به هر زحمتی بود توانستیم خود را روی آب نگه داریم.
اما بعثیها با پاهایشان ما را به زیر آب
میفرستادند تا غرق شویم، در آن هنگام بیاختیار دستهایمان باز شد و از مرگ حتمی نجات
پیدا کردیم که به عقیده من وقوع این عمل یکی از الطاف پروردگار و امدادهای غیبی میباشد."