سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
خاطران نورزوی آزادگان/3

چرا بعثی‌ها به دعای «به حول حالنا الی احسن الحال» حساسیت داشتند؟

چرا بعثی‌ها به دعای «به حول حالنا الی احسن الحال» حساسیت داشتند؟
یکی از آزادگان دوران دفاع مقدس با نقل خاطره‌ای از ایام نوروز در اردوگاه‌های رژیم بعث، گفت: عراقی‌ها به جمله «حول حالنا الی احسن الحال» حساسیت داشتند. می‌گفتند چرا تقاضای تغییر احوال دارید؟ مگر اینجا بد می‌گذرد؟ بیچاره عراقی‌ها اصلاً معنا و مفهوم دعا را نمی‌فهمیدند.
به گزارش روابط‌ عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان،  یاد و خاطره برگزاری مراسم نوروز در میان اسرا یکی از جذاب‌ترین خاطرات رزمندگان اسلام است. خاطراتی که هر یک از آزادگان از ایام نوروز در زمان اسارت یادآوری می‌کنند نشان‌دهنده تلاش آنان برای پاسداشت عید نوروز است. در همین زمینه خاطره‌ای را که احمد دهباشی در مصاحبه با خبرنگار ما نقل کرده‌ است، می‌خوانید:

 

دهباشی با اشاره به وضعیت اردوگاه‌ تکریت ۱۱ درباره نحوه برگزاری مراسم سال تحویل در این اردوگاه، گفت: عید سال 68 بود؛ عراقی‌ها در اردوگاه تکریت 11، که اولین اردوگاه مفقودین بود، اعلام کردند می‌توانید به مدت یک ساعت جشن بگیرید. البته جشن موردنظر عراقی‌ها با روحیه آزادگان سازگاری نداشت. آن‌ها دنبال رقص و آواز بودند و ما به دنبال استفاده از این فرصت پیش‌آمده بودیم. 
 
وی با اشاره به ایجاد گروهی هنری و اجرای نمایش‌هایی با ادبیات اسارتی گفت: گروهی هنری با سه عضو ثابت و سه عضو غیرثابت داشتیم که هر هفته به دور از چشم عراقی‌ها برنامه اجرا می‌کردیم. مقداری زغال تهیه کردیم و با آن یکی از اعضای گروه هنری را سیاه کردیم. بعد از 10 دقیقه تمرین، حدود دو ساعت نمایش سیاه‌بازی و عمو نوروز با ادبیات اسارتی اجرا کردیم. اولین بار بود که اسرا می‌توانستند آزادانه و با صدای بلند جلوی چشم عراقی‌ها بخندند.
 
این آزاده سرافراز ادامه داد: آن‌ها فقط می‌خواستند بچه‌ها دست بزنند و از سطل‌های آب به جای آلات موسیقی استفاده کنند و رقص و ترانه باشد که با درایت بچه‌ها فضا عوض شد و نگذاشتند مجلس گناه تشکیل شود. همه آزادگان بند دو در محوطه اردوگاه روی زمین خاکی نشستند و برنامه اجرا شد.
 
این فعال فرهنگی به فی‌البداهه‌بودن اجراها اشاره کرد و از مهارت آزاده‌ها در بداهه‌گویی سخن گفت: هیچ امکاناتی نبود. ما قلم و کاغذ نداشتیم، امکان تمرین نداشتیم. فقط می‌توانستیم کنار هم بنشینیم و متنی که به ذهنمان می‌رسید با هم رد‌و‌بدل کنیم و در نهایت همان را اجرا می‌کردیم. به همین دلیل در فی‌البداهه کارکردن تبحر پیدا کرده بودیم. ما به صورت هفتگی دو برنامه دیگر هم اجرا می‌کردیم که یکی ایران‌گردی بود و یکی هم کرسی آزاداندیشی بود.
 
دهباشی با بیان سختی‌های ایام نوروز در اردوگاه گفت: مثل همه اردوگاه‌های دیگر سفره هفت‌سین داشتیم که از سیم خاردار و این‌جور چیزها تشکیل شده بود. یکی از بچه‌ها در آسایشگاه دعای تحویل سال را نوشته بود که بابتش کتک خوردیم. عراقی‌ها به جمله «حول حالنا الی احسن الحال» حساسیت داشتند. می‌گفتند چرا تقاضای تغییر احوال دارید؟ مگر اینجا بد می‌گذرد؟ بیچاره عراقی‌ها اصلاً معنا و مفهوم دعا را نمی‌فهمیدند. با وجود دیکتاتوری چون صدام ملعون اصلاً معنای خوشی در زندگی را هم نمی‌فهمیدند.

 

انتهای پیام/

۹ فروردین ۱۳۹۹
کد خبر : ۲۵۰

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید