روایت عزاداری آزادگان سرافراز دفاع مقدس در ایام اسارت روزهای محرم منتشر شد.
عزاداری آزاد
ایام محرم در پیش بود و شیفتگان امام حسین (ع)
برای برپا داشتن مراسم عزاداری مهیا میشدند. فرمانده اردوگاه و سایر عمال بعثی
عراق در همان شبهای اول محرم با برپایی و انجام مراسم سوگواری به شدت مخالفت
کردند. ما نیز دست به اعتصاب غذا زدیم. بعد از 48 ساعت فرمانده اردوگاه در قبال
خواست ما تسلیم شد و گفت: شبها به مدت دو تا سه ساعت، آن هم به صورت نشسته، اجازه
دارید عزاداری کنید.
صبح روز عاشورای سال 1369 به چشم خود شفای
برادران آزادهی بیمار را میدیدم که با چشمانی پر از اشک در سوگ مولایمان حسین(ع)
ایستاده بودند. آنها تا روز قبل به علت بیماری قادر نبودند روی پا بایستند، اما
اکنون نه تنها روی پای ایستاده بودند بلکه نوحه میخواندند و بر سینه میزدند. میدانستم
که وقوع این معجزات جز با کمک امام حسین و ائمهی معصومین (ع) امکانپذیر نیست.
غوغایی بود. صدای بچهها طنینی ملکوتی در فضای
افکنده بود و تأثیر آن به حدی بود که بعضی از مأموران شیعه که در اردوگاه بودند،
اشک در چشمهایشان حلقه زده بود ولی قدرت ذکر حتی کلمهای را نداشتند.