سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
Loading

حمله گرگ‌ها

کد محصول: 150
حمله گرگ‌ها

درباره کتاب حمله گرگ‌ها

کتاب حمله گرگ‌ها حاوی ناداستانی در قالب خاطرات یک اسیر آزادشدهٔ ایرانی به نام سرهنگ «علی شط نیسانی» به قلم «امیرمحمد عباس نژاد»  است. این کتاب که ۱۷ بخش دارد، با بخش‌های «اسامی برخی از چهره‌های شاخص و معروف زندان» و «اسناد و تصاویر» به پایان رسیده است.

امیرمحمد عباس نژاد این اثر را روایت تلخ و شیرین و صادقانۀ این آزاده و جانباز خوزستانی دانسته است. «علی شطنیسانی» پس از گرفتن دیپلم، وارد ارتش و جزو نیروهای لشکر ۹۲ زرهی اهواز شد. کتاب حاضر، خاطرات او از دوران تحصیل، عضویت در ارتش، حضور در جنگ عراق و ایران در سال ۱۳۵۲، روزهای انقلاب و برخورد مردم با او در خیابان‌ها به‌عنوان نیروی ارتش شاهنشاهی، خاطراتش از اولین روزهای جنگ میان ایران و عراق، اسارت در سال ۱۳۵۹، تجربۀ حضور در زندان‌های ابوغریب و الرشید و اتفاق‌های زمان آزادی را در بر گرفته است.

برای دریافت نمونه کتاب اینجا کلیک کنید

گزیده‌ای از محتوای کتاب

«از رادیو شنیدیم که رزمندگان عملیات والفجر ۱۰ را آغاز کرده‌اند. در این عملیات شهر حلبچه در شمال عراق با همکاری نیروهای مردمی عراق و رزمندگان اسلام آزاد شد. نیروهای عراقی آن‌چنان غافل‌گیر شدند که تعدادی از فرماندهان ارتش عراق به اسارت درآمدند. با شنیدن این خبر موج شادی سرتاسر آسایشگاه را فراگرفت و بچه‌ها روحیه‌ای تازه گرفتند. در آن برهه از جنگ، که خبرهای خوبی از جبهه به گوش نمی‌رسید، این پیروزی برایمان خیلی دلچسب بود و روحیه گرفتیم. این خبر آن‌قدر به ما روحیه داد که همۀ بچه‌ها می‌گفتند برای ده سال آینده هم انرژی و توان گذراندن اسارت را داریم!

عراق خیلی تلاش کرد حلبچه را پس بگیرد، ولی نتوانست. صدام، به‌منظور زهرچشم‌گرفتن از بقیۀ مردم عراق و برای‌اینکه به آنها بفهماند همکاری با نیروهای ایرانی چه عواقبی دارد، به‌طور گسترده دست به بمباران شیمیایی حلبچه زد.

این واقعه دنیا را تکان داد، ولی به‌علت همکاری و همسویی قدرت‌های استکبار با صدام، هیچ‌وقت دولت عراق به‌طور جدی محکوم و تقبیح نشد. سربازان عراقی گاهی پنهانی برایم تعریف می‌کردند که صدام آن‌گونه از این بمب‌های شیمیایی استفاده کرده که حتی حیوانات و گیاهان این شهر هم از بین رفته‌اند. او قصد داشت با این عمل رعب و وحشتی بین مردم عراق ایجاد کند تا بعدازآن هیچ‌کس جرئت همکاری با ایرانیان را نداشته باشد.

نیروهای ایرانی طی بیانیه‌ای رسماً اعلام کردند که قصد عقب‌نشینی از شهر حلبچه را دارند؛ بعدازآن هم، بندر فاو را، که رزمندگان در عملیات والفجر ۸ تصرف کرده بودند، به عراق واگذار کردند.

از رادیو خبرهایی می‌شنیدیم مبنی‌بر اینکه نیروهای آمریکایی در خلیج‌فارس مستقیماً با نیروهای ما درگیر شده‌اند و سکوی نفتی ما را منهدم کرده‌اند. چند روز بعداز این تجاوز هم خبر اصابت موشک ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران را با ۳۰۰ مسافر بر فراز خلیج‌فارس شنیدیم. موج شادی همۀ نیروهای عراقی و مردمشان را فراگرفته بود. رادیوهایشان لحظه‌ای آرام نبود و مرتب سرود ملی پخش می‌کرد. ما در اسارت روزبه‌روز افسرده‌تر و دلتنگ‌تر می‌شدیم و نمی‌دانستیم چرا چنین اتفاق‌هایی می‌افتد. برای‌اینکه بتوانیم کمی به وضع نابسامان روحی‌مان مسلط شویم، روزهای زیادی را با این ذهنیت گذراندیم که جنگ شکست و پیروزی‌اش باهم است و همگی منتظر عواقب کار بودیم.

اوایل سال ۱۳۶۷ خبرهایی از رادیو به گوشمان می‌رسید یا در روزنامه‌ها می‌خواندیم که شورای امنیت سازمان ملل در حال تلاش برای برقراری آتش‌بس بین ایران و عراق است. رادیو اعلام می‌کرد که قطعنامه هم صادر شده است، اما مسئولان ایران، به‌دلیل نادیده‌گرفتن حقوق اساسی ملت و تعیین‌نشدن شروع‌کنندۀ جنگ، با آن مخالفت کرده و آن را نپذیرفته‌اند.»

برای سفارش و خرید کتاب می‌توانید به صورت زیر عمل کنید.

  • تلفن پخش مستقیم: 02188807046 (روش پیشنهادی) / تلفن پخش داخلی: 02188807015-17 داخلی 110
  • اینستاگرام: mfpa.iran (روش پیشنهادی)
  • خرید از طریق فروشگاه اینترنتی طاقچه (کلیک کنید)
  • نمابر: 88800016
  • سایت: www.mfpa.ir
  • ایمیل: azadegan.payam@yahoo.com   -    azadegan.research@yahoo.com
تعداد بازدید: ۱۴۴
امتیاز را وارد کنید

نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 400
نظر خود را وارد کنید